سناریو
# سناریو
# استری کیدز
# درخواستی
وقتی دارین کیس میرین و خالت و داییت با هم میان تو اتاق. ( قبلا شبیه این و برای ایتیز نوشتم اما به جای خاله و دایی مامان و بابای اونا بودن )
بنگ چان : ..........( سکوت )
دایی : ................ ( سکوت )
خاله : ................. ( سکوت )
ا / ت : من توی این خونه یه حریم شخصی ندارم؟
هیونجین : دایی جان گوه خوردم من و نکش 😫
فیلیکس : ( سری میره رو تخت ) راستی تیشرت سفیده من و ندیدی؟ ( جررر 😂 )
لینو : افق کدوم وره؟ ( عادی سازی 😂 )
هان : من نبودم لبم بود تقصیر صورتم بود 🙂 ( چه شاعری هستم من 😂 مود من : شاعر رزا 😂 )
چانگبین : ( هولت میده رو تخت و به پنجره پشت سرش خیره میشه 😂 ) چه منظره زیبایی 🙂
ای ان : ............ ( سکوت )
خالت : ما میریم بیرون شما ادامه بدین 🙂
سونگمین : افق چقدر زیباست 🙂
# استری کیدز
# درخواستی
وقتی دارین کیس میرین و خالت و داییت با هم میان تو اتاق. ( قبلا شبیه این و برای ایتیز نوشتم اما به جای خاله و دایی مامان و بابای اونا بودن )
بنگ چان : ..........( سکوت )
دایی : ................ ( سکوت )
خاله : ................. ( سکوت )
ا / ت : من توی این خونه یه حریم شخصی ندارم؟
هیونجین : دایی جان گوه خوردم من و نکش 😫
فیلیکس : ( سری میره رو تخت ) راستی تیشرت سفیده من و ندیدی؟ ( جررر 😂 )
لینو : افق کدوم وره؟ ( عادی سازی 😂 )
هان : من نبودم لبم بود تقصیر صورتم بود 🙂 ( چه شاعری هستم من 😂 مود من : شاعر رزا 😂 )
چانگبین : ( هولت میده رو تخت و به پنجره پشت سرش خیره میشه 😂 ) چه منظره زیبایی 🙂
ای ان : ............ ( سکوت )
خالت : ما میریم بیرون شما ادامه بدین 🙂
سونگمین : افق چقدر زیباست 🙂
۱۸.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.