؟ اون رو باید مال خودم کنم ولی این پسره مزاحمه نمیدونم با
؟ اون رو باید مال خودم کنم ولی این پسره مزاحمه نمیدونم باید باهاش چی کار کنم وایسا اونا همدیگه رو دوست دارن پس باید با جون این پسره تحدیدش کنم بعد اونو مال خودم کنم وای حتی به اینکه اون مال من باشه سرباز قلبم رو بالا میبره هی
پرش زمانی به فردا
&ویو
پاشدم و لباسم رو عوض کردم و به اون ادرسی که اون مرده برام فرستاده بود رفتم که خوردم به همون خرمایی که یه زمانی خونه ی من و خانواده بود بغض کردم ا
&ای اینجا خونه ی عبدیم
؟ اره خونه ی عبدیت
&تو تو کی هستی
؟ من شوهرت یا بهتره بگم موقت بیبی
برگشتم با دیدن پسر خالم شوکه شدم هیوجین
&عمرا
؟ چرا هستی بیبی اون پسره هم دیگه نیست تا مراقب بیبی گرل خوشگلش باشه
جانگ ته :اگه اون نباشه من هستم
؟ چ چطور امکان داره
جانگ ته : چون من همه جا همراهشم
؟ ای خائن چطور جرعت میکنی تو روی رییس بایستی
جانگ ته : من به دستور ات اینجام تا جاسوسی کنم چه رئیسی
جانگ ته اسلحه رو در اورد و گذاشت روی سرش (عکس رو اگه تونستم میزارم) و شلثک کرد
جانگ ته : یه گناه کار دیگه از روی زمین برداشته شد
&ولی روزی میرسه که خودمون باید از روی زمین برداشته بشیم
جانگ ته:شاید
&بریم خونه
جانگ ته بریم
پرش زمانی به فردا
&ویو
پاشدم و لباسم رو عوض کردم و به اون ادرسی که اون مرده برام فرستاده بود رفتم که خوردم به همون خرمایی که یه زمانی خونه ی من و خانواده بود بغض کردم ا
&ای اینجا خونه ی عبدیم
؟ اره خونه ی عبدیت
&تو تو کی هستی
؟ من شوهرت یا بهتره بگم موقت بیبی
برگشتم با دیدن پسر خالم شوکه شدم هیوجین
&عمرا
؟ چرا هستی بیبی اون پسره هم دیگه نیست تا مراقب بیبی گرل خوشگلش باشه
جانگ ته :اگه اون نباشه من هستم
؟ چ چطور امکان داره
جانگ ته : چون من همه جا همراهشم
؟ ای خائن چطور جرعت میکنی تو روی رییس بایستی
جانگ ته : من به دستور ات اینجام تا جاسوسی کنم چه رئیسی
جانگ ته اسلحه رو در اورد و گذاشت روی سرش (عکس رو اگه تونستم میزارم) و شلثک کرد
جانگ ته : یه گناه کار دیگه از روی زمین برداشته شد
&ولی روزی میرسه که خودمون باید از روی زمین برداشته بشیم
جانگ ته:شاید
&بریم خونه
جانگ ته بریم
۴۰.۳k
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.