♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟚
که نگاهش خورد به کلبه ای که اونجا داشت
چشماش از شدت زیبا بودن اون کلبه برق زده بود
جئون شاهد این لحظه ها بود،با لبخند به ملودی نگاه میکرد
𝕛𝕜:قشنگه نه؟
ملودی با ذوق بهش نگاه کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:خیلییی
یک قدم بهش نزدیک شد و دستاشو گرفت
اونو گذاشت رو کولش و به سمت کلبه ای که مال خودش بود رفت
𝕛𝕜:چقدر سبکی دختر
با خنده اینو گفت و شاهد اخم های ملودی شد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:بی ادب،بزارم زمین
به حرفش توجهی نکرد و وارد کلبه شد
به سمت اتاقی که توکلبه بود رفت و ملودی رو انداخت رو تخت و روش خیمه زد
ملودی با چشمای از تعجب بهش نگاه میکرد
که یهوصدای زوزه ی گرگ اومد
با ترس دست جئون رو گرفت و بغلش کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:کوک من میترسم
بوسه ای رو موهای دختر کاشت و سفت تر بغلش کرد
𝕛𝕜:ترس نداره،من اینجام
دستاشو دور گردن جئون سفت کرد با چشمای مشکی و زیباش به جئون خیره موند
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:کوک،بنظرت من رو تو کراشم؟
از این سوال ملودی تعجب کرده بود،با تعجب بهش نگاه میکرد
𝕛𝕜:ر..و رو من؟
ملودی با تکون دادن سرش سوالشو تایید کرد
جئون چیزی نگفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:تو رو من کراشی؟
جوابی از طرف جئون نگرفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:وای میدونم چرت میگم،ببخشیدد
ادامه دارد.....
ببخشید کمه واقعا الان وقت نداشتم زیاد بنویسممم
دادم میرم مدرسهههه
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟚
که نگاهش خورد به کلبه ای که اونجا داشت
چشماش از شدت زیبا بودن اون کلبه برق زده بود
جئون شاهد این لحظه ها بود،با لبخند به ملودی نگاه میکرد
𝕛𝕜:قشنگه نه؟
ملودی با ذوق بهش نگاه کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:خیلییی
یک قدم بهش نزدیک شد و دستاشو گرفت
اونو گذاشت رو کولش و به سمت کلبه ای که مال خودش بود رفت
𝕛𝕜:چقدر سبکی دختر
با خنده اینو گفت و شاهد اخم های ملودی شد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:بی ادب،بزارم زمین
به حرفش توجهی نکرد و وارد کلبه شد
به سمت اتاقی که توکلبه بود رفت و ملودی رو انداخت رو تخت و روش خیمه زد
ملودی با چشمای از تعجب بهش نگاه میکرد
که یهوصدای زوزه ی گرگ اومد
با ترس دست جئون رو گرفت و بغلش کرد
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:کوک من میترسم
بوسه ای رو موهای دختر کاشت و سفت تر بغلش کرد
𝕛𝕜:ترس نداره،من اینجام
دستاشو دور گردن جئون سفت کرد با چشمای مشکی و زیباش به جئون خیره موند
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:کوک،بنظرت من رو تو کراشم؟
از این سوال ملودی تعجب کرده بود،با تعجب بهش نگاه میکرد
𝕛𝕜:ر..و رو من؟
ملودی با تکون دادن سرش سوالشو تایید کرد
جئون چیزی نگفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:تو رو من کراشی؟
جوابی از طرف جئون نگرفت
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:وای میدونم چرت میگم،ببخشیدد
ادامه دارد.....
ببخشید کمه واقعا الان وقت نداشتم زیاد بنویسممم
دادم میرم مدرسهههه
۱۰.۳k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.