یک عدد سانویه فراموش نشده part 4
ای کاش یکم دیر تر میومدیم......
وای شتتتتتتتتتتتت
سنجو اینجا چه غلطی میکنههه اخههههههه
معبدددددددددددددددد الان لو میریممممممممم
شتتتتتتتت شتتتت شتتت شتتتتتتت
از اون پشت بچه ها داشتن میومدن....شت
از پشت براشون علامت دادم ک گمشن برن یه وره دیگههه لباسه گنگ رو هم مخفی کنن...
ایزوکو کاملن تعجبی منو نگا کرد...
به سنجو اشاره کردم با ترس دسته بجه هارو گرفت و فرار کرد...
میائو: خب سنجو...چرا منو اوردی اینجایی ک تا حالا تو عمرم ندیدم؟😅
سنجو: چی ؟ آها ارع تو به گنگ ها علاقه داری...ولی من تورو اینجا آوردم چون اینجا یه زمانی برایه بزرگترین گنگ ژاپن بود..اینجا مکانی بود که توکیو مانجی گنگ تمام جلساتشونو برگزار میکردن ... اون گنگ تا اتفاق افتادن حادثه ی ...
میائو: حادثه ی کانتو ...یونیفرم هایه مشکی داشتن که ۴ تا اتفاق مهم در طی این بازه یه زمانی افتاد
از بین بردنه گنگ مبیوس ..گنگ والهالا گنگ بلک دراگون و از بین بردن گنگ تنجیکو...
و بعد از اتفاق افتادنه حادثه ی کانتو ...توکیو مانجی گنگ بخاطر یسری اتفاق ها منحل شد و به فنا رفت...
یه نبرد هم بود به نام نبرده سه خدا که بینه ترانو کاواراگی و مایکی بود من اسم هیچ کودومشونو نشنیدم... کاواراگی ظاهرن یه دختر بوده...
ک ظاهرن این مایکی اول ترانو بعد کاواراگی رو شکست داده و توکیو مانجی گنگ رو به کانتو مانجی تغییر داده ولی از بعد دیگه واقعن خبر ندارم...!
سنجو:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
بببیننممممممم تو کله روزتو به خوندن درباره ی گنگ ها میگذرونی؟😠😠 دهنتو جر میدم فهمیدیییییی؟
میائو: اوععع پس توعم یه چیزایی از گنگ ها میدونی؟ از کجا میدونستی توکیو مانجی گنگ اینجا جلساتشونو برگزار میکردن؟
سنجو: خب چیزه...
میائو: آخه گنگ ها مکانه جلساتشون مخفیه فقط اعضایه اون گنگ میدونن کجا بودن...تو از کجا میدونی؟
سنجو: از اونجایی که...
میائو: ببینم نکنه اصن عضو اون گنگ بودی؟
سنجو: نهههههه خب چیزه
میائو: ولی گنگ ها معمولن دخترارو جذب نمیکنن و همین خیلی رو مخم بود...
شایدم یکی از دوستات یا اون دو تا داداشات...
سنجو: آهای اون دو نفرو یادم ننداز فهمیدییییی؟
میائو: لعنتی بگو بهم دغغغغغغ کردممممممممممم
سنجو: ببینم گفتی میخای بری خونه ی دوستت؟
میائو: نپیچون موضوعو
سنجو: تو همین الان میتونی بری!
میائو: واتتتتتتتتتتتتتتت ینی چی الان ک نمیشههههههه اصن چی شده تو انقد زود بهم اجازه میدی؟
سنجو: خب دوستت کجاسسس؟
میائو: خب من از کجا....
×: میااااااااااااااااااااااا
میائو:*زیر لب: وای الان نه میتی جونم...
وای شتتتتتتتتتتتت
سنجو اینجا چه غلطی میکنههه اخههههههه
معبدددددددددددددددد الان لو میریممممممممم
شتتتتتتتت شتتتت شتتت شتتتتتتت
از اون پشت بچه ها داشتن میومدن....شت
از پشت براشون علامت دادم ک گمشن برن یه وره دیگههه لباسه گنگ رو هم مخفی کنن...
ایزوکو کاملن تعجبی منو نگا کرد...
به سنجو اشاره کردم با ترس دسته بجه هارو گرفت و فرار کرد...
میائو: خب سنجو...چرا منو اوردی اینجایی ک تا حالا تو عمرم ندیدم؟😅
سنجو: چی ؟ آها ارع تو به گنگ ها علاقه داری...ولی من تورو اینجا آوردم چون اینجا یه زمانی برایه بزرگترین گنگ ژاپن بود..اینجا مکانی بود که توکیو مانجی گنگ تمام جلساتشونو برگزار میکردن ... اون گنگ تا اتفاق افتادن حادثه ی ...
میائو: حادثه ی کانتو ...یونیفرم هایه مشکی داشتن که ۴ تا اتفاق مهم در طی این بازه یه زمانی افتاد
از بین بردنه گنگ مبیوس ..گنگ والهالا گنگ بلک دراگون و از بین بردن گنگ تنجیکو...
و بعد از اتفاق افتادنه حادثه ی کانتو ...توکیو مانجی گنگ بخاطر یسری اتفاق ها منحل شد و به فنا رفت...
یه نبرد هم بود به نام نبرده سه خدا که بینه ترانو کاواراگی و مایکی بود من اسم هیچ کودومشونو نشنیدم... کاواراگی ظاهرن یه دختر بوده...
ک ظاهرن این مایکی اول ترانو بعد کاواراگی رو شکست داده و توکیو مانجی گنگ رو به کانتو مانجی تغییر داده ولی از بعد دیگه واقعن خبر ندارم...!
سنجو:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
بببیننممممممم تو کله روزتو به خوندن درباره ی گنگ ها میگذرونی؟😠😠 دهنتو جر میدم فهمیدیییییی؟
میائو: اوععع پس توعم یه چیزایی از گنگ ها میدونی؟ از کجا میدونستی توکیو مانجی گنگ اینجا جلساتشونو برگزار میکردن؟
سنجو: خب چیزه...
میائو: آخه گنگ ها مکانه جلساتشون مخفیه فقط اعضایه اون گنگ میدونن کجا بودن...تو از کجا میدونی؟
سنجو: از اونجایی که...
میائو: ببینم نکنه اصن عضو اون گنگ بودی؟
سنجو: نهههههه خب چیزه
میائو: ولی گنگ ها معمولن دخترارو جذب نمیکنن و همین خیلی رو مخم بود...
شایدم یکی از دوستات یا اون دو تا داداشات...
سنجو: آهای اون دو نفرو یادم ننداز فهمیدییییی؟
میائو: لعنتی بگو بهم دغغغغغغ کردممممممممممم
سنجو: ببینم گفتی میخای بری خونه ی دوستت؟
میائو: نپیچون موضوعو
سنجو: تو همین الان میتونی بری!
میائو: واتتتتتتتتتتتتتتت ینی چی الان ک نمیشههههههه اصن چی شده تو انقد زود بهم اجازه میدی؟
سنجو: خب دوستت کجاسسس؟
میائو: خب من از کجا....
×: میااااااااااااااااااااااا
میائو:*زیر لب: وای الان نه میتی جونم...
۱۰.۵k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.