hi
عشق ایدل من پارت ²⁵
شبر کاکائو هم درست کردم و میز صبحونه رو میدم رفتم می هو رو بیدار کنم او خداااا چرا موهاشو وا کرده خوابیده میخواد دل منو ریش کنه وای وای پوست برنزه شو نگا تو تابش خود نمایی میکنه.... این حجم از زیبای رو نمیتونم تصمیم گرفته بیدار کنم کنارش نشستم و تو گوشش گفتم
🐰بیبی؟
🦊بله... (خوابالو)
🐰صبح شده..... پاشو صبحونه بخوریم
🦊باشه کوکی جونم
بوسه ای یه لبش زدم و رفت دستشویی رفتم پشت میز و می هو اومد پیرهنش ور انداخت رو و نشست سر میز
چشم هاشو مالوند و مثل بچه ها شد کیوت
🦊اوووو چه کردی اقای سر اشپز
🐰کاری نکردم بخور ببین چطوره
چند تا قاشق خورد و گفت
🦊خوشمزه اشششششششش
🐰نوش جونت عزیزم
شروع کردیم به خوردن و تموم کردیم ظرفه ارو با هم شستیم و گذاشتیم سر جاش
می هو رفت تو اتاقم یه حوله ی سیاه از تو کمدی که توی پذیرایی بود در وارد و گفت:
🦊میرم حموم
🐰باشه بیب برو
می هو رفت حموم منم گوشیمو وا کردم پشممممم ده میس کال ته بیست تا جین پانزده و نامی و جیهوپ ده تا میس کال یونگی چهار تا میس کال جیمین پنج تا خدایی چی کار داشتن گروه چت رو وا کردم هم نشون داشتن دنبالم میگشتن
🐰سلاااااام من زنده اممممم
بالا فاصله جین نوشت
🐹بچه ی خاک برسر کجایی نه تلفن نه پیام نه خونه کجایی مادر به خطا
🐰خبببب این داستان داره
🐯اون وقت چه داستانی؟
🐨بگو ما هم بفهمیم
🐿خب خوبه جا نمیمونم
🐱خدا بهتون رحم کرد بیدار بودم
🐶منم زنده اممم خب بگو بچه
نوشتم
🐰بنده از دیروز تا الان و تا دوشنبه خونه ی دوست دخترم هستم
🐨چشمم روش
🐹ایشون کی باشن همکاره؟
🐶وایسا وایسا تو نگفتی میخوای سینگل بمونی؟
🐰دیگه به را تغییر یافته ام اینشون لی می هو هست
🐯میکاپرت؟
🐰اره هیونگ
🐿دیشب چرا گوشتو جواب ندادی
🐰مست بودم بیهوش شدم
🐱کاری که نکردی
🐰نه خدا رو شکر کاری نکردم
🐱خوبه
🐨کی مبینیمش ؟
🐰هروقت امیدیم کمپانی
🐨صحیح
با شنیدن صدای میه و که از حموم در اومد هول شدم
🐰من برم حال کنم بای
🐱یا وایسا
🐨🐱🐹🐶🐯🐿بای
رفتم تو اتاق می هو یه حوله که از زیر تقوه اش تا زیر زانوهاشو میپوشند و مشکی بود موهای سیاهش و رنگ پوستش ترکیب عالی بود
جیغ خفیفی کشید و گفت اینجا چیکار میکنی
🐰اومدم زن اینده ام رو ببینم
🦊بزار لباس بپوشم بعد بیا ببین
🐰مطمئنی؟
🦊بله
🐰اوکی
رفتم بیرون که صداش اومدم رفتم تو لباساشو پوشیده بود یه لگ مشکی و تاب تنگ پوشیده بود و سر تا پا مشکی بود نشست رو صندلیش رفتم پشتش و دستام ور گذاشتم رو کتف اش و خم شدم تو گوشش گفتم من موهاتو خشک کنم به وضوح لرزش بدنش رو حس کردم پوزخندی زدم و گفتم میتونم
🦊اره..فقط.قلق داره
🐰خب بگو انجام میدم
🦊اول باید موهامو شونه بزنی
بدون شرط فردا میزارم
شبر کاکائو هم درست کردم و میز صبحونه رو میدم رفتم می هو رو بیدار کنم او خداااا چرا موهاشو وا کرده خوابیده میخواد دل منو ریش کنه وای وای پوست برنزه شو نگا تو تابش خود نمایی میکنه.... این حجم از زیبای رو نمیتونم تصمیم گرفته بیدار کنم کنارش نشستم و تو گوشش گفتم
🐰بیبی؟
🦊بله... (خوابالو)
🐰صبح شده..... پاشو صبحونه بخوریم
🦊باشه کوکی جونم
بوسه ای یه لبش زدم و رفت دستشویی رفتم پشت میز و می هو اومد پیرهنش ور انداخت رو و نشست سر میز
چشم هاشو مالوند و مثل بچه ها شد کیوت
🦊اوووو چه کردی اقای سر اشپز
🐰کاری نکردم بخور ببین چطوره
چند تا قاشق خورد و گفت
🦊خوشمزه اشششششششش
🐰نوش جونت عزیزم
شروع کردیم به خوردن و تموم کردیم ظرفه ارو با هم شستیم و گذاشتیم سر جاش
می هو رفت تو اتاقم یه حوله ی سیاه از تو کمدی که توی پذیرایی بود در وارد و گفت:
🦊میرم حموم
🐰باشه بیب برو
می هو رفت حموم منم گوشیمو وا کردم پشممممم ده میس کال ته بیست تا جین پانزده و نامی و جیهوپ ده تا میس کال یونگی چهار تا میس کال جیمین پنج تا خدایی چی کار داشتن گروه چت رو وا کردم هم نشون داشتن دنبالم میگشتن
🐰سلاااااام من زنده اممممم
بالا فاصله جین نوشت
🐹بچه ی خاک برسر کجایی نه تلفن نه پیام نه خونه کجایی مادر به خطا
🐰خبببب این داستان داره
🐯اون وقت چه داستانی؟
🐨بگو ما هم بفهمیم
🐿خب خوبه جا نمیمونم
🐱خدا بهتون رحم کرد بیدار بودم
🐶منم زنده اممم خب بگو بچه
نوشتم
🐰بنده از دیروز تا الان و تا دوشنبه خونه ی دوست دخترم هستم
🐨چشمم روش
🐹ایشون کی باشن همکاره؟
🐶وایسا وایسا تو نگفتی میخوای سینگل بمونی؟
🐰دیگه به را تغییر یافته ام اینشون لی می هو هست
🐯میکاپرت؟
🐰اره هیونگ
🐿دیشب چرا گوشتو جواب ندادی
🐰مست بودم بیهوش شدم
🐱کاری که نکردی
🐰نه خدا رو شکر کاری نکردم
🐱خوبه
🐨کی مبینیمش ؟
🐰هروقت امیدیم کمپانی
🐨صحیح
با شنیدن صدای میه و که از حموم در اومد هول شدم
🐰من برم حال کنم بای
🐱یا وایسا
🐨🐱🐹🐶🐯🐿بای
رفتم تو اتاق می هو یه حوله که از زیر تقوه اش تا زیر زانوهاشو میپوشند و مشکی بود موهای سیاهش و رنگ پوستش ترکیب عالی بود
جیغ خفیفی کشید و گفت اینجا چیکار میکنی
🐰اومدم زن اینده ام رو ببینم
🦊بزار لباس بپوشم بعد بیا ببین
🐰مطمئنی؟
🦊بله
🐰اوکی
رفتم بیرون که صداش اومدم رفتم تو لباساشو پوشیده بود یه لگ مشکی و تاب تنگ پوشیده بود و سر تا پا مشکی بود نشست رو صندلیش رفتم پشتش و دستام ور گذاشتم رو کتف اش و خم شدم تو گوشش گفتم من موهاتو خشک کنم به وضوح لرزش بدنش رو حس کردم پوزخندی زدم و گفتم میتونم
🦊اره..فقط.قلق داره
🐰خب بگو انجام میدم
🦊اول باید موهامو شونه بزنی
بدون شرط فردا میزارم
۱.۴k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.