شبی که بارون شدیدی می بارید،
شبی که بارون شدیدی می بارید،
"پرویز شاپور " از " احمد شاملو " پرسید :
چرا اینقدر عجله داری؟!
شاملو گفت : می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم...
شاپور گفت : من می رسونمت...
شاملو پرسید : مگه ماشین داری؟!
شاپور گفت. : نه، اما چتر دارم!
دوست واقعی کسی است که،
در لحظه ای که باید جای دیگر باشد،
بخاطر شما در کنارتان باشد. "
"پرویز شاپور " از " احمد شاملو " پرسید :
چرا اینقدر عجله داری؟!
شاملو گفت : می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم...
شاپور گفت : من می رسونمت...
شاملو پرسید : مگه ماشین داری؟!
شاپور گفت. : نه، اما چتر دارم!
دوست واقعی کسی است که،
در لحظه ای که باید جای دیگر باشد،
بخاطر شما در کنارتان باشد. "
۱.۴k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.