عشق همیشگی کوک پارت ۴۴
عشق همیشگی کوک پارت ۴۴
.
کوک:لینااااا چت شد پاشو...باید ببریمش بیمارستان
پ.ل:آرامشتو حفظ کن آروم باش پاشو آماده شو ببریمش
آماده شدن رفتن بیرون مامان لینا پیش لینا پشت نشسته بود
م.ل:دخترم چت شد یهو(گریه)
رسیدن بیمارستان
دکتر اومد
کوک:دکتر چه اتفاقی براش افتاده
دکتر:چیزی نیست فقط ویتامین بدنش کم شده لطفا تا میتونید تقویتش کنین الانم سرمش تموم شد میتونید ببرینش
کوک و مامان بابای کوک رفتن پیش لینا
کوک رفت کنار تخت لینا و دستشو گرفت
کوک:خوبی عزیزم؟(نگران)
لینا:جونگ کوکی من تصمیممو گرفتم بیا زودتر ازدواج کنیم
کوک:اینا مهم نیست فقط زود خوب شو
لینا:اوم
سرم لینا تموم شد بردنش خونه
صبح
لینا:مامان بابا نمیشد یکم بیشتر بمونید؟
م.ل:نه دخترم اونجا کلی کار داریم
لینا:خداحافظ مراقب خودتون باشین
پ.ل:تو بیشتر مراقب خودت باش خب دوماد عزیزم یه تار مو از سر دخترم کم نشه ها
کوک:خیالتون راحت
مامان بابای لینا رفتن بعد چند دقیقه زنگ آیفون خونه خورد
.
ادامه داره
.
کوک:لینااااا چت شد پاشو...باید ببریمش بیمارستان
پ.ل:آرامشتو حفظ کن آروم باش پاشو آماده شو ببریمش
آماده شدن رفتن بیرون مامان لینا پیش لینا پشت نشسته بود
م.ل:دخترم چت شد یهو(گریه)
رسیدن بیمارستان
دکتر اومد
کوک:دکتر چه اتفاقی براش افتاده
دکتر:چیزی نیست فقط ویتامین بدنش کم شده لطفا تا میتونید تقویتش کنین الانم سرمش تموم شد میتونید ببرینش
کوک و مامان بابای کوک رفتن پیش لینا
کوک رفت کنار تخت لینا و دستشو گرفت
کوک:خوبی عزیزم؟(نگران)
لینا:جونگ کوکی من تصمیممو گرفتم بیا زودتر ازدواج کنیم
کوک:اینا مهم نیست فقط زود خوب شو
لینا:اوم
سرم لینا تموم شد بردنش خونه
صبح
لینا:مامان بابا نمیشد یکم بیشتر بمونید؟
م.ل:نه دخترم اونجا کلی کار داریم
لینا:خداحافظ مراقب خودتون باشین
پ.ل:تو بیشتر مراقب خودت باش خب دوماد عزیزم یه تار مو از سر دخترم کم نشه ها
کوک:خیالتون راحت
مامان بابای لینا رفتن بعد چند دقیقه زنگ آیفون خونه خورد
.
ادامه داره
۴.۵k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.