🍷🧛🏻♀Psychological cannibals
🍷🧛🏻♀Psychological cannibals
ا/ت
کم کم اومدم توی آب نفس نفس میزدن همشون خب تایم امروز یک ساعت هست البته این آب پنج دقیقه دیگه گرم میشه
جیمین: نکنه ما از سرما توش دستشویی میکنیم
ا/ت😐ودف
کوک.نازنین:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ا/ت: نه خنگولچون بدن انسان واکنش نشون میده و گرما بدن وارد آب میشه
جیمین:اها
ا/ت:تا چندم درس خوندی؟؟
جیمین:تا همین دو هفته پیش
نازنین:ااااه یعنی دو هفتس شما اینجایید؟؟؟
کوکی:اره
ا/ت:خب حالا توی آب هستیم از هم سوال بپرسید ک سریع بگذره
کوکی:کیو تو زندگیت بعد نازنین و پدرومادرت دوس داشتی؟؟یعنی کیو بعد مرگ پدر و مادرت و بعد نازنین دوس داری؟؟
ا/ت: با یاداوردی اون روز بغضم گرفت و عصبی شدم
من ی دختر دایی داشتم اسمش جیوو بود خیلی دوسش داشتم توی جنگل داشتیم باهم قدم میزدیم ک ننم نازنین زنگ زد برگشتم خونه بهش گفتم توهم بیا ولی گفت میخواد قدم بزنه وقتی اومدم خونه یه ساعت بعد دوباره رفتم توی جنگل ک ببینم هست ولی تنها چیزی ک دیدم بال های شکسته و خونی بود بعد اون دیگه نفهمیدم کار کی هست
اشکام رو پاک کرد خب شما بگید
جیمین:پدر و مادر ماهم همین شدن وقتی رفتیم خونه عینک شکسته پدرم و النگوهای شکسته مادرو کلی خون روی زمین دیدیم و شیشه های خورد شده
پارت بیست چهار
ا/ت
کم کم اومدم توی آب نفس نفس میزدن همشون خب تایم امروز یک ساعت هست البته این آب پنج دقیقه دیگه گرم میشه
جیمین: نکنه ما از سرما توش دستشویی میکنیم
ا/ت😐ودف
کوک.نازنین:🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ا/ت: نه خنگولچون بدن انسان واکنش نشون میده و گرما بدن وارد آب میشه
جیمین:اها
ا/ت:تا چندم درس خوندی؟؟
جیمین:تا همین دو هفته پیش
نازنین:ااااه یعنی دو هفتس شما اینجایید؟؟؟
کوکی:اره
ا/ت:خب حالا توی آب هستیم از هم سوال بپرسید ک سریع بگذره
کوکی:کیو تو زندگیت بعد نازنین و پدرومادرت دوس داشتی؟؟یعنی کیو بعد مرگ پدر و مادرت و بعد نازنین دوس داری؟؟
ا/ت: با یاداوردی اون روز بغضم گرفت و عصبی شدم
من ی دختر دایی داشتم اسمش جیوو بود خیلی دوسش داشتم توی جنگل داشتیم باهم قدم میزدیم ک ننم نازنین زنگ زد برگشتم خونه بهش گفتم توهم بیا ولی گفت میخواد قدم بزنه وقتی اومدم خونه یه ساعت بعد دوباره رفتم توی جنگل ک ببینم هست ولی تنها چیزی ک دیدم بال های شکسته و خونی بود بعد اون دیگه نفهمیدم کار کی هست
اشکام رو پاک کرد خب شما بگید
جیمین:پدر و مادر ماهم همین شدن وقتی رفتیم خونه عینک شکسته پدرم و النگوهای شکسته مادرو کلی خون روی زمین دیدیم و شیشه های خورد شده
پارت بیست چهار
۱۰.۱k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.