Fiction: Deep wound
Part 5
ازم جدا شد صدای عر عر دختره‌ام درومد
تو واقن از یه خدمتکار پست خوشت میاد نه این دروغه فقد برا اینه که من برم«با جیغ»
پسره با عصبانیت رفت سمتش یه سیلی محکم تو صورتش خابوند
من بجای دختره دردم گرفت
جنازه دختره رو باید با کاردک جم کنی
ولی مث سلیطه ها دوباره پاشود با سرعت اومد سمت منو موهامو گرفت تو دستش
_چطور جرات میکنی برای همسرم عشوه بیای هاااااا
یکی زدم زیر پاشو ایندفعه من موهاشو گرفتم اما چیزی نگفتم چون از هیچی خبر نداشتم فقد با نفرت نگاش کردم
والا هیچ نمیدونسم کیه
پسره داشت با تمسخر این دختره رو نگا میکرد
_ولش کن دارلینگ دستای زیبات کثیف میشن
با گفتن این حرفش محکم دختره رو پرت کردم اونطرف
_بهت هشدار میدم رونا یبار دیگه نزدیکش بشی زندت نمیذارم
رونا با عر عر فراوان دوید رفت بیرون از خونه
خب الان من چیکار کنم من سر پیازم یا ته پیاز
خوبع ک باهام همراهی کردی از دستش راحت شدم این موضوع خوب میشه اگ بین خودمون بمونه ولی رونا اینو ب همه میگه پس مجبوری یمدت جوری رفتار کنی انگار عاشقمی منم همونکارو میکنم
_ولی آخه این موضوع به من چ ربطی داشت که منو ربط میدین من اصن نمی‌دونم اوضاع از چه خبره
میفهمی بهت میگم و درضمن تقصیر خودت بود که اومدی بیرون حالام باید مسئولیت منو ب عهده بگیری از الان خدمتکار شخصی منی فقد واسه من کار میکنی به حرف هیچکسم جز من گوش نمیدی نگران نباش حواسم هس اذیت نشی
_اوکی
راستش اصن برام مهم نبود که کی چه فکری راجبم می‌کنه از یه جهتم پسر جذابی بود
اما یسوال اسمش چی بود؟
او راستی خودمو معرفی نکردم میتونی جی کی صدام کنی
جی کی یه لقب بود خیلی آشنا بود
کجا شنیده بودم اووومممم عاهاااا
جی کی شایعه های زیادی پشتشه وات د...
/ویو جی کی/
خیلی وخ بود این دخترو میخاستم هرروز همجا تعقیبش میکردم و الان فرصتی پیش اومده بود ک مال من بشه
آدم خیلی صاف ساده‌ایه خیلی نازه با اون چشمای خوش رنگ توسیش باعث میشه دلم بخواد بغلش کنم
فلن زوده اونم باید از من خوشش بیاد هیچ انتخابی نیست «باید»
/ویو انی/
هوف تنها دلیلی ک با هانول دوست شدم فقد بخاطر جی کی بود از بچگی باهم بزرگ شده بودیم من واقن عاشقش بودم
اما وقتی بزرگ شدیم بعد یمدت فهمیدم اون عاشق شده نه عاشق من بلکه یکی دیگه خیلی شکستم مخصوصا اینکه ازم خاسته بود
من برم با اون دختر دوست بشم اما من•••
شرط پارت بعدی
10 لایک 🎈
9 کامنت🎈
ازم جدا شد صدای عر عر دختره‌ام درومد
تو واقن از یه خدمتکار پست خوشت میاد نه این دروغه فقد برا اینه که من برم«با جیغ»
پسره با عصبانیت رفت سمتش یه سیلی محکم تو صورتش خابوند
من بجای دختره دردم گرفت
جنازه دختره رو باید با کاردک جم کنی
ولی مث سلیطه ها دوباره پاشود با سرعت اومد سمت منو موهامو گرفت تو دستش
_چطور جرات میکنی برای همسرم عشوه بیای هاااااا
یکی زدم زیر پاشو ایندفعه من موهاشو گرفتم اما چیزی نگفتم چون از هیچی خبر نداشتم فقد با نفرت نگاش کردم
والا هیچ نمیدونسم کیه
پسره داشت با تمسخر این دختره رو نگا میکرد
_ولش کن دارلینگ دستای زیبات کثیف میشن
با گفتن این حرفش محکم دختره رو پرت کردم اونطرف
_بهت هشدار میدم رونا یبار دیگه نزدیکش بشی زندت نمیذارم
رونا با عر عر فراوان دوید رفت بیرون از خونه
خب الان من چیکار کنم من سر پیازم یا ته پیاز
خوبع ک باهام همراهی کردی از دستش راحت شدم این موضوع خوب میشه اگ بین خودمون بمونه ولی رونا اینو ب همه میگه پس مجبوری یمدت جوری رفتار کنی انگار عاشقمی منم همونکارو میکنم
_ولی آخه این موضوع به من چ ربطی داشت که منو ربط میدین من اصن نمی‌دونم اوضاع از چه خبره
میفهمی بهت میگم و درضمن تقصیر خودت بود که اومدی بیرون حالام باید مسئولیت منو ب عهده بگیری از الان خدمتکار شخصی منی فقد واسه من کار میکنی به حرف هیچکسم جز من گوش نمیدی نگران نباش حواسم هس اذیت نشی
_اوکی
راستش اصن برام مهم نبود که کی چه فکری راجبم می‌کنه از یه جهتم پسر جذابی بود
اما یسوال اسمش چی بود؟
او راستی خودمو معرفی نکردم میتونی جی کی صدام کنی
جی کی یه لقب بود خیلی آشنا بود
کجا شنیده بودم اووومممم عاهاااا
جی کی شایعه های زیادی پشتشه وات د...
/ویو جی کی/
خیلی وخ بود این دخترو میخاستم هرروز همجا تعقیبش میکردم و الان فرصتی پیش اومده بود ک مال من بشه
آدم خیلی صاف ساده‌ایه خیلی نازه با اون چشمای خوش رنگ توسیش باعث میشه دلم بخواد بغلش کنم
فلن زوده اونم باید از من خوشش بیاد هیچ انتخابی نیست «باید»
/ویو انی/
هوف تنها دلیلی ک با هانول دوست شدم فقد بخاطر جی کی بود از بچگی باهم بزرگ شده بودیم من واقن عاشقش بودم
اما وقتی بزرگ شدیم بعد یمدت فهمیدم اون عاشق شده نه عاشق من بلکه یکی دیگه خیلی شکستم مخصوصا اینکه ازم خاسته بود
من برم با اون دختر دوست بشم اما من•••
شرط پارت بعدی
10 لایک 🎈
9 کامنت🎈
۲.۶k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.