فیک جدید
نام فیک:گوهر سیاه
ژانر:ب/ی ا/ل_عاشقانه_مدرسه ای_تخیلی
تابع قوانین جمهوری اسلامی.تابع قوانین ویسگون
𝙋=9
سانگ هیون و یون وو چشم تو چشم شدن..
تا...
خانم کیونگ:
سانگ هیون و یون وو حواستون ب کلاسه؟
سانگ هیون:
بله حواسمون هست
سارام:
ن بابا کجا حواسش هست احیانا حواسش ب عشقشه و(خنده)
سانگ هیون:
سارام خفه شو زر مفت نزن اگه میخوای کسی نفهمه ت کی هستی ببند دهنتو مرتیکه حر/ومز/اده
خانم کیونگ:
سانگ هیون مودب باش
سارام:
اگه کسی بدونه ت کی هستی چی؟؟
سانگ هیون:
ت وقتی مطمعن نیستی من کی هستم پ زر نزن
سارام:
اکی من حرفی نمیزنم همه ی روزی میفهمن(نیشخند)
سانگ هیون:
اگه فهمیدن من دیگ نمیزارم زنده بمونی..
سارام ک از هویت سانگ هیون مطمعن شده بود:
حتما خانوادتم همینطوری کشتی
سانگ هیون:
چی؟
سارام:
قاتلی دیگه
سانگ هیون با داد خیلی زیاد:
من شاید خانوادم واقعی نباشن اما دوسم دارن ت ک خانوادت واقعیت چون دوست ندارن عقده ای شدی ن؟
سارام حالش ی طوری شد:
من... عقده.... ای... نیستم.. (داد)
یون وو:
(گوشاشو گرفت) داد نزنییییییییینننننن(با داد)
سارام با عصبانیت یقه سانگ هیون و میگیره و:
بیا بریم کارت دارم
خانم کیونگ:
کجا دارین میرین بشینین سرجاتون
سارام:
ی کار کوچیکه برمیگردیم
و رفتن بیرون...
سانگ هیون :
دستتو بکش عوضی
سارام:
میدونی ک قراره تو مدرسه با کسی وارد رابطه بشی؟
سانگ هیون:
ها؟
سارام :
میخوای بدونی پس سر ب سرم نزار و از هویتم ب کسی چیزی نگو..
سانگ هیون:
رابطه؟... نمیخوا...
سارام:
چ بد کسی ک ادم نیست و ی قاتله قراره وارد رابطه بشه و نمیخواد بدونه کیه...
سانگ هیون:
اوک... بگو... ت هم سر ب سرم نزار اگه بزاری من هویتتو لو میدم...
سارام:
تو وارد رابطه ای میشی..
سانگ هیون:
چی؟
سارام:
فقط تا اینجا میتونم بگم ک.... اون از دعوا میترسه..
سانگ هیون:
بگو کیه؟
سارام:
ت خودت باید جستجوش کنی..
و همونجوری ک سانگ هیون ناراحت و بی حوصله بود...
باخودش زیر لب گفت:
امکان نداره ی اهریمن عاشق بشه...
........
هی جو:
اهریمن؟ منظورش شیطانه؟
لی وون رو:
احتمالا اهریمن میشه شیطان دیگه
هی جو:
یعنی ما تو مدرسمون شیطان داریم
لی وون رو:
کیه؟
هی جو:
نمیدونم باید بفهمیم کیه
لی وون رو:
چجوری؟
هی جو:
با استفاده از سارام
ژانر:ب/ی ا/ل_عاشقانه_مدرسه ای_تخیلی
تابع قوانین جمهوری اسلامی.تابع قوانین ویسگون
𝙋=9
سانگ هیون و یون وو چشم تو چشم شدن..
تا...
خانم کیونگ:
سانگ هیون و یون وو حواستون ب کلاسه؟
سانگ هیون:
بله حواسمون هست
سارام:
ن بابا کجا حواسش هست احیانا حواسش ب عشقشه و(خنده)
سانگ هیون:
سارام خفه شو زر مفت نزن اگه میخوای کسی نفهمه ت کی هستی ببند دهنتو مرتیکه حر/ومز/اده
خانم کیونگ:
سانگ هیون مودب باش
سارام:
اگه کسی بدونه ت کی هستی چی؟؟
سانگ هیون:
ت وقتی مطمعن نیستی من کی هستم پ زر نزن
سارام:
اکی من حرفی نمیزنم همه ی روزی میفهمن(نیشخند)
سانگ هیون:
اگه فهمیدن من دیگ نمیزارم زنده بمونی..
سارام ک از هویت سانگ هیون مطمعن شده بود:
حتما خانوادتم همینطوری کشتی
سانگ هیون:
چی؟
سارام:
قاتلی دیگه
سانگ هیون با داد خیلی زیاد:
من شاید خانوادم واقعی نباشن اما دوسم دارن ت ک خانوادت واقعیت چون دوست ندارن عقده ای شدی ن؟
سارام حالش ی طوری شد:
من... عقده.... ای... نیستم.. (داد)
یون وو:
(گوشاشو گرفت) داد نزنییییییییینننننن(با داد)
سارام با عصبانیت یقه سانگ هیون و میگیره و:
بیا بریم کارت دارم
خانم کیونگ:
کجا دارین میرین بشینین سرجاتون
سارام:
ی کار کوچیکه برمیگردیم
و رفتن بیرون...
سانگ هیون :
دستتو بکش عوضی
سارام:
میدونی ک قراره تو مدرسه با کسی وارد رابطه بشی؟
سانگ هیون:
ها؟
سارام :
میخوای بدونی پس سر ب سرم نزار و از هویتم ب کسی چیزی نگو..
سانگ هیون:
رابطه؟... نمیخوا...
سارام:
چ بد کسی ک ادم نیست و ی قاتله قراره وارد رابطه بشه و نمیخواد بدونه کیه...
سانگ هیون:
اوک... بگو... ت هم سر ب سرم نزار اگه بزاری من هویتتو لو میدم...
سارام:
تو وارد رابطه ای میشی..
سانگ هیون:
چی؟
سارام:
فقط تا اینجا میتونم بگم ک.... اون از دعوا میترسه..
سانگ هیون:
بگو کیه؟
سارام:
ت خودت باید جستجوش کنی..
و همونجوری ک سانگ هیون ناراحت و بی حوصله بود...
باخودش زیر لب گفت:
امکان نداره ی اهریمن عاشق بشه...
........
هی جو:
اهریمن؟ منظورش شیطانه؟
لی وون رو:
احتمالا اهریمن میشه شیطان دیگه
هی جو:
یعنی ما تو مدرسمون شیطان داریم
لی وون رو:
کیه؟
هی جو:
نمیدونم باید بفهمیم کیه
لی وون رو:
چجوری؟
هی جو:
با استفاده از سارام
۷.۸k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.