سناریو از ریندو پارت ۱۵
ریو : اینا دیگه دارن زیادی گوه میخورن
* ا.ت رو بلند کرد و برد *
* ا.ت و ریو رفتن تو اتاق *
ا.ت : ریو میخوام اینجا چیکار کنیم
ریو : کله صورتی من قراره اینجا لباس باز بپوشیم و همو تو لباسای مختلف ببینیم
ا.ت : ل.لباس ب.باز * بچم لبو شد *
ریو : من کلی لباس باز دارم که همشون نو هستن باهم میپوشیم
ا.ت : ب.باشه
* از طرفی پسرا *
سانزو : ماشالا هزار ماشالا چه منتقی ا.ت و بلند کرد برد تو اتاق
ران : به امید خدا نمیخوان کاری کنن
ریندو : دخترا تو اتاقشون چیکار میکنن
سانزو : نمیدونم ، همیشه دلم میخواست اتاق ی دخترو بگردم
ران و ریندو : منحرف
سانزو : ریندو تو ساکت شو داشتی ا.ت رو میکردی
ریندو : چی من نه
ران : اره ماهم کور بودیم ندیدیم
سانزو : میگم بریم از لای در نگاشون کنیم * لبو *
ریندو : ب.بریم * لبو *
ران : منحرفا ، بدون من برین جرتون میدم
* از طرفی دخترا *
ریو : ا.ت این لباسه قشنگه
* ی لباس که سینه هاش معلوم باشه و دامنش کوتاهه *
ا.ت : اره قشنگه
ریو : پس بپوشش
ا.ت : نههههههههههههههههههههههههه * لبو *
ریو : اره
ریو : یکی دیگه مثل همین دارم خودم میپوشم
ا.ت : ب.باشه * لبو *
* بعد از پوشیدن لباسا *
ا.ت : ر.ریو این جای کبودیا و کتکا چیه رو بدنت * خیلی وحشت زده *
ریو : خ.خب راستش.....
* از طرفی پسرا *
ریندو : من لای درو باز کردم
* سه تایی از لای در ا.ت و ریو رو دیدن *
تا پارتی دیگر خدا حافظ
بگید اون جای زخم و کبودیا برای چی بود😆😉😉😉
* ا.ت رو بلند کرد و برد *
* ا.ت و ریو رفتن تو اتاق *
ا.ت : ریو میخوام اینجا چیکار کنیم
ریو : کله صورتی من قراره اینجا لباس باز بپوشیم و همو تو لباسای مختلف ببینیم
ا.ت : ل.لباس ب.باز * بچم لبو شد *
ریو : من کلی لباس باز دارم که همشون نو هستن باهم میپوشیم
ا.ت : ب.باشه
* از طرفی پسرا *
سانزو : ماشالا هزار ماشالا چه منتقی ا.ت و بلند کرد برد تو اتاق
ران : به امید خدا نمیخوان کاری کنن
ریندو : دخترا تو اتاقشون چیکار میکنن
سانزو : نمیدونم ، همیشه دلم میخواست اتاق ی دخترو بگردم
ران و ریندو : منحرف
سانزو : ریندو تو ساکت شو داشتی ا.ت رو میکردی
ریندو : چی من نه
ران : اره ماهم کور بودیم ندیدیم
سانزو : میگم بریم از لای در نگاشون کنیم * لبو *
ریندو : ب.بریم * لبو *
ران : منحرفا ، بدون من برین جرتون میدم
* از طرفی دخترا *
ریو : ا.ت این لباسه قشنگه
* ی لباس که سینه هاش معلوم باشه و دامنش کوتاهه *
ا.ت : اره قشنگه
ریو : پس بپوشش
ا.ت : نههههههههههههههههههههههههه * لبو *
ریو : اره
ریو : یکی دیگه مثل همین دارم خودم میپوشم
ا.ت : ب.باشه * لبو *
* بعد از پوشیدن لباسا *
ا.ت : ر.ریو این جای کبودیا و کتکا چیه رو بدنت * خیلی وحشت زده *
ریو : خ.خب راستش.....
* از طرفی پسرا *
ریندو : من لای درو باز کردم
* سه تایی از لای در ا.ت و ریو رو دیدن *
تا پارتی دیگر خدا حافظ
بگید اون جای زخم و کبودیا برای چی بود😆😉😉😉
۱۱.۳k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.