موضوشم اودم داذم😐👌🤧
{ سناريو}
👻وقتی میخوان بهت سیلی بزنن دستشونو میگیری👻
ارام:واو افرین 😐🤌🏻
جین:خوب شد گرفتی و گرنه صورت ورد واید هندسام ۲ خراب میشد😂💔«بلی بلی🤫😁🤧»
شوگا:با اون یکی دستش میزنه😐💔«عیرم منم دوتا دست دارم جاخالی هم میتونم بدم تلاش بی خود مکن»
کوک:خب نزاشتی بزنم پس میبوسمت🙂💜«چه بچه خوفی»
هوپی:ا.ت واقعا ببخشید نفهمیدم چی شد 🙂💜
ته:(بریم تو فاز بازیگری) دستش و فشار میده تا بزنتت ولی میبینه دستش و محکم گرفتیدستش و محکم نیکشه و میره«مثل فیلماشون😁🤫👌»
جیمین:ا.ت اینو به منم یاد بده💔😂«اوکی ساعت های هشت صبح بیا شیراز بریم باهم کیلاس هر وقت خودم صبح نام کردم ول اگ بخپای داداشم هست من رو اون تمرین میکنم بهت یاد بودم»
👻وقتی میخوان بهت سیلی بزنن دستشونو میگیری👻
ارام:واو افرین 😐🤌🏻
جین:خوب شد گرفتی و گرنه صورت ورد واید هندسام ۲ خراب میشد😂💔«بلی بلی🤫😁🤧»
شوگا:با اون یکی دستش میزنه😐💔«عیرم منم دوتا دست دارم جاخالی هم میتونم بدم تلاش بی خود مکن»
کوک:خب نزاشتی بزنم پس میبوسمت🙂💜«چه بچه خوفی»
هوپی:ا.ت واقعا ببخشید نفهمیدم چی شد 🙂💜
ته:(بریم تو فاز بازیگری) دستش و فشار میده تا بزنتت ولی میبینه دستش و محکم گرفتیدستش و محکم نیکشه و میره«مثل فیلماشون😁🤫👌»
جیمین:ا.ت اینو به منم یاد بده💔😂«اوکی ساعت های هشت صبح بیا شیراز بریم باهم کیلاس هر وقت خودم صبح نام کردم ول اگ بخپای داداشم هست من رو اون تمرین میکنم بهت یاد بودم»
۲۲.۳k
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.