Trust me Continue Part. 9

با ابرو های بالا رفته و اخم کوچیکی بهم نگاه می کرد
دوباره گوشی رو گرفتم کنار گوشم که یک دفعه گوشی زنگ خورد
یک دفعه حس کردم یک پارچ اب یخی رو رو سرم ریختن
الان فقط دلم می خواد این کشی که پشت خط بود رو خفه کنم و از هفت جهت جرش بدم
-اوهوم که مثلا داری با گوشی حرف میزنی اره مثلا منم نفهمیدم اوکی حرف بزن ولی دفعه بعدی اگه خواستین کسی رو خر کنی اون بدون اون ادم کیه
و پوزخندی زد و رفت
می خواستم جیغ بزنم ولی نمی شد انگشت وسطمو بالا اوردم که یک دفعه برگشت و دید که همون جوری که انگشتم بالا بود رو دید و بلند بلند خندید
انگشتمو اوردم پایین و گوشی رو بدون این که ببینم کدوم خری بوده گذاشتم توی کیفم
و داشتم میرفتم داخل که یک دفعه دستم کشید شد
..........






بمانید در خماری😁
امشب یکی دیگه هم میزارم 😘
ببخشید نبودم عشقام دوستون دارم 💜