فیک «مافیای پنهان» part 32 ( اخر )
ات: منظورت چیه ؟
ته : اون الان عاشق توعه شاید کارای احمقانه ایم که الان میکنه به خاطر منه چون من عاشقتم ولی اون واقعا دوست داره از روی رفتارش مشخصه و تو اگه روزی از جونگ کوک خوشت بیاد من جلوتو نمیگیرم
ات:عزیزم این اتفاق نمیوفته بهت قول میدم من همیشه پیشت میمونم
ات: و الان میفهمم زود قضاوتش کردم باید باهم اشتی کنید بعد یه مدت بلاخره با این قضیه کنار میاد
ته: درسته باید باهاش اشتی کنم ولی الان نه اون الان عصبانیه رفتارش دست خودش نیست
ات: عزیزم من یکم حس میکنم حالم بده باید برم بیرون یکم دیگه میام
ته: چیشده خوبی ؟
ات: الان میام
ات ویو
سریع رفتم بیبی چک گرفتم و رفتم تستشو توی دستشویی دادم و باورم نمیشد که مثبت بود یعنی الان منو تهیونگ واقعا مامان بابا شدیم ؟ یعنی الان موقشه که بهش بگم وای خدا چیکار کنم
چند مین بعد
ته: چیشد عزیزم کجااا رفتی خوبیی؟
ات: خوبم اروم باش ولی نمیدونم الان موقعشه یا نه ولی مامان بابا شدیم
ته: وایییییییی جدیییی میگی نمیدونم چی بگم اییی شونم خدا
ات: تهیونگ اروم باش دردت میگیرهه
ته: نه خوبمم وای اسمشو چی بزاریمم
ات: نمیدونم هنوز معلوم نیست دختره یا پسر
ته:نکنه دو قلوعن
ات: شاید
ته : خدایاااااا
پرش زمانی ۹ ماه بعد ( بچشون دختر بود )
ات : وای تهیونگ حس میکنم دارم میترکم بریم بیمارستان
ته: باشه عزیزم … هیونگ ماشینو اماده کن
ته: عزیزم اروم باش موهامو ول کن الان میرسیم
ات: ساکتتتتت….درد دارممم
ته: باشه(😭😂)
ته: رسیدیم عزیزم
۱ ساعت بعد
ته: پرستار حال بچمو همسرم چطورهههه؟
پرستار: اروم باشید جفتشون حالشون خوبه
ته: میتونم ببینمشون؟
پرستار:بله حتما اتاقشون شماره ۲۷ حدودا وسطای سالنه و….
ته: باشه مرسی
پرستار :عجب دیوونه ایه واینساد حرفم تموم شه
ته: پرنسسم حالت خوبهههه؟
ات: اره تهیونگ بیا اینجا (همو میبوسن)
ته: خب پرنسس من کجاست؟
ات: عه اینجام دیگه
ته: نه اون یکی پرنسسم
ات: عه پرنسسم مال من بود
ته: خیلی خب حسود کوچولو پاستیل خرسیه بابایی کجاست
ات: اونجا تو تخته یواش بغلش کنیااا
ته: ای خدا چقدر شبیه منه
ات: خدا نکنههههه
ته: چراااا
ات: دوتا عین هم برا چیمه؟
ته: منطقیه
ات: منم بغل کن خب
ته: پرنسس حسود بیا بغلم
ات: من حسود نیستم
ته: چرا هستی
و اینگونه بود که این دو رفتن سر خونه زندگیشون 🌝😂
اره دیگه و اینکه دارم فیک جدیدو مینویسم یکم طول میکشه ولی براتون مینویسمش خیلی دوستون دارم شماهم منو دوست بدارید🌝🙏🏻
ته : اون الان عاشق توعه شاید کارای احمقانه ایم که الان میکنه به خاطر منه چون من عاشقتم ولی اون واقعا دوست داره از روی رفتارش مشخصه و تو اگه روزی از جونگ کوک خوشت بیاد من جلوتو نمیگیرم
ات:عزیزم این اتفاق نمیوفته بهت قول میدم من همیشه پیشت میمونم
ات: و الان میفهمم زود قضاوتش کردم باید باهم اشتی کنید بعد یه مدت بلاخره با این قضیه کنار میاد
ته: درسته باید باهاش اشتی کنم ولی الان نه اون الان عصبانیه رفتارش دست خودش نیست
ات: عزیزم من یکم حس میکنم حالم بده باید برم بیرون یکم دیگه میام
ته: چیشده خوبی ؟
ات: الان میام
ات ویو
سریع رفتم بیبی چک گرفتم و رفتم تستشو توی دستشویی دادم و باورم نمیشد که مثبت بود یعنی الان منو تهیونگ واقعا مامان بابا شدیم ؟ یعنی الان موقشه که بهش بگم وای خدا چیکار کنم
چند مین بعد
ته: چیشد عزیزم کجااا رفتی خوبیی؟
ات: خوبم اروم باش ولی نمیدونم الان موقعشه یا نه ولی مامان بابا شدیم
ته: وایییییییی جدیییی میگی نمیدونم چی بگم اییی شونم خدا
ات: تهیونگ اروم باش دردت میگیرهه
ته: نه خوبمم وای اسمشو چی بزاریمم
ات: نمیدونم هنوز معلوم نیست دختره یا پسر
ته:نکنه دو قلوعن
ات: شاید
ته : خدایاااااا
پرش زمانی ۹ ماه بعد ( بچشون دختر بود )
ات : وای تهیونگ حس میکنم دارم میترکم بریم بیمارستان
ته: باشه عزیزم … هیونگ ماشینو اماده کن
ته: عزیزم اروم باش موهامو ول کن الان میرسیم
ات: ساکتتتتت….درد دارممم
ته: باشه(😭😂)
ته: رسیدیم عزیزم
۱ ساعت بعد
ته: پرستار حال بچمو همسرم چطورهههه؟
پرستار: اروم باشید جفتشون حالشون خوبه
ته: میتونم ببینمشون؟
پرستار:بله حتما اتاقشون شماره ۲۷ حدودا وسطای سالنه و….
ته: باشه مرسی
پرستار :عجب دیوونه ایه واینساد حرفم تموم شه
ته: پرنسسم حالت خوبهههه؟
ات: اره تهیونگ بیا اینجا (همو میبوسن)
ته: خب پرنسس من کجاست؟
ات: عه اینجام دیگه
ته: نه اون یکی پرنسسم
ات: عه پرنسسم مال من بود
ته: خیلی خب حسود کوچولو پاستیل خرسیه بابایی کجاست
ات: اونجا تو تخته یواش بغلش کنیااا
ته: ای خدا چقدر شبیه منه
ات: خدا نکنههههه
ته: چراااا
ات: دوتا عین هم برا چیمه؟
ته: منطقیه
ات: منم بغل کن خب
ته: پرنسس حسود بیا بغلم
ات: من حسود نیستم
ته: چرا هستی
و اینگونه بود که این دو رفتن سر خونه زندگیشون 🌝😂
اره دیگه و اینکه دارم فیک جدیدو مینویسم یکم طول میکشه ولی براتون مینویسمش خیلی دوستون دارم شماهم منو دوست بدارید🌝🙏🏻
۳۲.۲k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.