سناریو ( خنده دار)
سناریو
وقتی باهم دعوا میکنید و تو عصبی میشی و ی چیزی پرت میکنی سمتش
نامجون: شما 2تا در حال پرت کردن وسایل خانه به هم دیگه هستین
جین: هی بی ادب اگه اون میخورو تو صورتم و صورت هندسامم خراب میشد چی
ات: به من چه
جین: هیچی وایسا برم برای خودم روتین پوستی بزارم
ات: 😤😤
ته: ات میخوای اون روی منو ببینی
ات: نه غلط کردم
ته: دیگه دیر شده.....
جیمین: پوکر نگات میکنه
هوپی: سانشاینم اروم باش
کوک: چته وحشی
شوگا: مگه گاوی البته گاو از تو بیشتر درک و فهم داره
ات: توهم میمونی
شوگا: سپاس
ات: زهرمار
ᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊ
وقتی داری با خودت بلند بلند گریه میکنی و غر میزنی
نامجون: ات چیزی شده که ناراحتی
شوگا: داره بهت نگا میکنه
ات: چیه
شوگا: سعی کن گریه نکنی
ات: برا چی
شوگا : چون قیافت شبیه نارنگی شده🤣
ات: برو خودتو مسخره کن خیاررر
جیهوپ: میاد بغلت میکنه
جین : وا چیزی شده ات خانم
ات: نه چیزی نشده تو برو به پوست هندسامت برس
( عصبی)
جین: آها باشه من رفتن
ات:😡😡😡
تهیونگ : ات جونم امروز سومین باره داری بخاطر لباست گریه میکنی
ات: چیکار کنم برو به یونتانت بگو که اگه به لباس های خوشگل من دستشویی کنه میکشمشش
ته : باشه میرم میگم گریه نکن ناناز مننن😅😅
یونتان: 😑😑
جیمین : موچی من گریه نکن
کوک: ات
ات: بله
کوک: چیزه
ات: هم
کوک: لباس نارنجی من که مامانم خریده بود رو ندیدی
ات: خیلی ممنون که به فکرمی
کوک: خواهش میکنم کاری نمیکنم، بیا زود باش لباسم رو پیدا کن
ات:ای خدااااااااااااا
وقتی باهم دعوا میکنید و تو عصبی میشی و ی چیزی پرت میکنی سمتش
نامجون: شما 2تا در حال پرت کردن وسایل خانه به هم دیگه هستین
جین: هی بی ادب اگه اون میخورو تو صورتم و صورت هندسامم خراب میشد چی
ات: به من چه
جین: هیچی وایسا برم برای خودم روتین پوستی بزارم
ات: 😤😤
ته: ات میخوای اون روی منو ببینی
ات: نه غلط کردم
ته: دیگه دیر شده.....
جیمین: پوکر نگات میکنه
هوپی: سانشاینم اروم باش
کوک: چته وحشی
شوگا: مگه گاوی البته گاو از تو بیشتر درک و فهم داره
ات: توهم میمونی
شوگا: سپاس
ات: زهرمار
ᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊᜊ
وقتی داری با خودت بلند بلند گریه میکنی و غر میزنی
نامجون: ات چیزی شده که ناراحتی
شوگا: داره بهت نگا میکنه
ات: چیه
شوگا: سعی کن گریه نکنی
ات: برا چی
شوگا : چون قیافت شبیه نارنگی شده🤣
ات: برو خودتو مسخره کن خیاررر
جیهوپ: میاد بغلت میکنه
جین : وا چیزی شده ات خانم
ات: نه چیزی نشده تو برو به پوست هندسامت برس
( عصبی)
جین: آها باشه من رفتن
ات:😡😡😡
تهیونگ : ات جونم امروز سومین باره داری بخاطر لباست گریه میکنی
ات: چیکار کنم برو به یونتانت بگو که اگه به لباس های خوشگل من دستشویی کنه میکشمشش
ته : باشه میرم میگم گریه نکن ناناز مننن😅😅
یونتان: 😑😑
جیمین : موچی من گریه نکن
کوک: ات
ات: بله
کوک: چیزه
ات: هم
کوک: لباس نارنجی من که مامانم خریده بود رو ندیدی
ات: خیلی ممنون که به فکرمی
کوک: خواهش میکنم کاری نمیکنم، بیا زود باش لباسم رو پیدا کن
ات:ای خدااااااااااااا
۲۲.۵k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.