سناریو اچ پی
درخواستی *
وقتی میفهمن ما درواقع یه شاهدختی هستیم که سال ها پیش فوت شده ولی چون اونا به راهنمایی نیاز داشتن روح ما اومد پیشِشون تا راهنماییشون کنه:
هری: تعجب میکنه
ازت میخوا کل اطلاعاتی ک از گذشته داری رو بش بدی
دوس داره ت لباسای پرنسسی ببینتت
دراکو/ریگولوس: خیلی ناراحت میشه چون انتظار نداشت و ازت میخواد داستان مرگت رو براش تعریف کنی
دلداریت میدن و شاید کنارت گریه کنن
متیو/تئو: عصبانی میشن و وقتی فهمیدن کی اینکارو بات کرده میره سراغش تا دهنشو سرویس کنه
بغلت میکنن و میگن ک میخوان خاطرت رو براشون تعریف کنی
تام: بیشتر بت احترام میزاره و ازت میخواد تمام معجون های گذشته رو بش معرفی کنی
بلای وحشت ناکی سر اون آدمی ک کشتت میاره ک ....آره...
لورنزو: میره برات کلی خوراکی و لباسای پرنسسی میخره ک ازت میخواد ک براش بپوشیشون تا ت لباسای خاص ببینتت
دوس داره در مورد آداب و رسوم قدیم بدونه
حمایت؟
وقتی میفهمن ما درواقع یه شاهدختی هستیم که سال ها پیش فوت شده ولی چون اونا به راهنمایی نیاز داشتن روح ما اومد پیشِشون تا راهنماییشون کنه:
هری: تعجب میکنه
ازت میخوا کل اطلاعاتی ک از گذشته داری رو بش بدی
دوس داره ت لباسای پرنسسی ببینتت
دراکو/ریگولوس: خیلی ناراحت میشه چون انتظار نداشت و ازت میخواد داستان مرگت رو براش تعریف کنی
دلداریت میدن و شاید کنارت گریه کنن
متیو/تئو: عصبانی میشن و وقتی فهمیدن کی اینکارو بات کرده میره سراغش تا دهنشو سرویس کنه
بغلت میکنن و میگن ک میخوان خاطرت رو براشون تعریف کنی
تام: بیشتر بت احترام میزاره و ازت میخواد تمام معجون های گذشته رو بش معرفی کنی
بلای وحشت ناکی سر اون آدمی ک کشتت میاره ک ....آره...
لورنزو: میره برات کلی خوراکی و لباسای پرنسسی میخره ک ازت میخواد ک براش بپوشیشون تا ت لباسای خاص ببینتت
دوس داره در مورد آداب و رسوم قدیم بدونه
حمایت؟
۱۵.۱k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.