پارت ۱۰ : پادشاه من
خب العان وقت این بود که ولیعهد دخترایی انتخاب کنه و با اون وقت بگزرونه هر کردوم مناسب بودن با ولیعهد ازدواج میکردن
کوک : خب من
بانو کیم ا.ت
بانو پارک سورا
بانو جانگ یونا
و هوانگ سولانگ
البته بهتره زیاد روی ایشون برای ملکه شدن حساب نکنید
و نشست
سولانگ از عصبانیت قرمز شده بود
همه در حال پچ پچ بودن
از نظر کوک ا.ت بهترین گزینه بود ولی بازم دلش میخپاست مثل پدرش بهترین رو انتخاب کنه
پرش زمانی به یک ماه بعد
توی این یک ماه کوک با دختران برگزیده حسابی ملاقات داشت
پارک
جانگ
و هوانگ
فقط برای قدرت میخواستن ملکه بسن هفته ی دیگع شب اعلام ازدواج بود
ازدواج اینطوری بود که
هر ۴ دختر لباس عروس میپوشیدند و به عنوان عروس حاضر میشدند و کوک جلوی تمام مقامات دست هر دختری رو که میگرفت و با لون به سمت پیشگاه مقدس خدایان قدم بر میداشت اون دختر میشد ملکه
کوک : خب من
بانو کیم ا.ت
بانو پارک سورا
بانو جانگ یونا
و هوانگ سولانگ
البته بهتره زیاد روی ایشون برای ملکه شدن حساب نکنید
و نشست
سولانگ از عصبانیت قرمز شده بود
همه در حال پچ پچ بودن
از نظر کوک ا.ت بهترین گزینه بود ولی بازم دلش میخپاست مثل پدرش بهترین رو انتخاب کنه
پرش زمانی به یک ماه بعد
توی این یک ماه کوک با دختران برگزیده حسابی ملاقات داشت
پارک
جانگ
و هوانگ
فقط برای قدرت میخواستن ملکه بسن هفته ی دیگع شب اعلام ازدواج بود
ازدواج اینطوری بود که
هر ۴ دختر لباس عروس میپوشیدند و به عنوان عروس حاضر میشدند و کوک جلوی تمام مقامات دست هر دختری رو که میگرفت و با لون به سمت پیشگاه مقدس خدایان قدم بر میداشت اون دختر میشد ملکه
۷.۸k
۱۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.