پلیس خلافکار من
پلیس خلافکار من
*<My criminal police>*
پارت ۶
ا.ت:
داشتم داد و بیداد میکردم که در باز شد و جونگ کوک اومد تو
جونگ کوک:ا.ت بشین
ا.ت:کوک اینجا چه خبره
جونگ کوک:بشین
ا.ت:تا نگی نمی ...
جونگ کوک:گفتم بشیییین(داد)
ا.ت:ب باشه
جونگ کوک:بگو
ا.ت:چیو
جونگ کوک:از این بگو که چرا دزدی میکنی
ا.ت:از کجاش بگم
جونگ کوک:یعنی چی از کجاش بگم؟
ا.ت:از یک ماهگیم یا هفته گیم یا ...
جونگ کوک:فقط بگو چرا دزدی میکنی
ا.ت:برای اینکه زنده بمونم
جونگ کوک:یعنی با دزدی زنده ای اونوقت چجوری؟
ا.ت:با پول چی میگیرن؟غذا
جونگ کوک:ا.ت سعی نکن منو بپیچانی
ا.ت:حقیقت همینه من فقط به خاطر غذا دزدی میکنم
جونگ کوک:اینجوری نمیشه
جونگ کوک:
در اتاق و باز کردم و به کسایی که اونجا بودن گفتم برن بیرون
بعد از بیرون کردن بقیه افراد رفتم تو اتاق و درم قفل کردم
ا.ت:جانم
جونگ کوک:(در حالی که دستکشش رو از تو دستش در میاره)ا.ت تو این ۲ روزی که منو دیدی باهات مهربون بودم ولی اگه همکاری نکنی اون روی سگمو میبینی
ا.ت:نکشیمون بابا
جونگ کوک:ا.ت آخرین اخطارمه
ا.ت:منم آخرین اخطاریه
جونگ کوک:
سریع رفت جلوش و روبه رو صورت وایسادم و نگاش کردم
ا.ت:داداش ... زیاد جلو نیستی
جونگ کوک:جواب بده
ا.ت:گفتم منم
جونگ کوک:(محکم با مشت زدن به میز)ا.ت میگی یا بزنمت؟
ا.ت:(با بغض)دارم راست میگم فقط به خاطر غذ ...
جونگ کوک:
تفنگو از تو جیبم در آوردم و پیشونیشو هدف گرفتم
لایک؟:(
*<My criminal police>*
پارت ۶
ا.ت:
داشتم داد و بیداد میکردم که در باز شد و جونگ کوک اومد تو
جونگ کوک:ا.ت بشین
ا.ت:کوک اینجا چه خبره
جونگ کوک:بشین
ا.ت:تا نگی نمی ...
جونگ کوک:گفتم بشیییین(داد)
ا.ت:ب باشه
جونگ کوک:بگو
ا.ت:چیو
جونگ کوک:از این بگو که چرا دزدی میکنی
ا.ت:از کجاش بگم
جونگ کوک:یعنی چی از کجاش بگم؟
ا.ت:از یک ماهگیم یا هفته گیم یا ...
جونگ کوک:فقط بگو چرا دزدی میکنی
ا.ت:برای اینکه زنده بمونم
جونگ کوک:یعنی با دزدی زنده ای اونوقت چجوری؟
ا.ت:با پول چی میگیرن؟غذا
جونگ کوک:ا.ت سعی نکن منو بپیچانی
ا.ت:حقیقت همینه من فقط به خاطر غذا دزدی میکنم
جونگ کوک:اینجوری نمیشه
جونگ کوک:
در اتاق و باز کردم و به کسایی که اونجا بودن گفتم برن بیرون
بعد از بیرون کردن بقیه افراد رفتم تو اتاق و درم قفل کردم
ا.ت:جانم
جونگ کوک:(در حالی که دستکشش رو از تو دستش در میاره)ا.ت تو این ۲ روزی که منو دیدی باهات مهربون بودم ولی اگه همکاری نکنی اون روی سگمو میبینی
ا.ت:نکشیمون بابا
جونگ کوک:ا.ت آخرین اخطارمه
ا.ت:منم آخرین اخطاریه
جونگ کوک:
سریع رفت جلوش و روبه رو صورت وایسادم و نگاش کردم
ا.ت:داداش ... زیاد جلو نیستی
جونگ کوک:جواب بده
ا.ت:گفتم منم
جونگ کوک:(محکم با مشت زدن به میز)ا.ت میگی یا بزنمت؟
ا.ت:(با بغض)دارم راست میگم فقط به خاطر غذ ...
جونگ کوک:
تفنگو از تو جیبم در آوردم و پیشونیشو هدف گرفتم
لایک؟:(
۲.۲k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.