عشقه دردسرساز p¹⁶
عشقه دردسرساز p¹⁶
چرا باید با لینو اونجور حرف بزنم چرا اجازه دادم دوستاش رو دعوت کنه باید کمی آروم میشدم تنها شخصی که باهاش راحت بودم چی وو بود بهش زنگ زدم @سلام چی وو: سلام چه عجب یادی از ما کردی اتفاقی افتاده؟ @ میتونی آرومم کنی؟ چی وو: باز چیشده؟ موقعیت رو بهش توضیح دادم چی وو: خو اسکلی دیگه @یااا چی وو: قرصات پیشت هس؟ یکی از اونا رو بخور @ اما دکتر گفت مواقع ضروری قرصا عوارض هم دارن چی وو: یعنی الان ضروری نیس؟ @ چرا هس چی وو: آفرین همون کاری که گفتم رو بکن منم الان باید برم @باشه خدافظ چی وو: خدافظ قرص رو انداختم رفتم پایین لینو: اول چان هیونگ میاد @باشه نمیدونستم عوارض دارو چیه این بیشتر عصبیم میکرد ۲۰ دقیقه ای میگذشت که چان اومد چان: های یوربون لینو: سلام چان: اتفاقی افتاده؟ ~نه هیونگ چان: خوبه من اونقدر عصبی و استرس داشتم که متوجه اومدن چان نشده بودم اومد دستشو گذاشت رو شونم با یه واکنش سریع دستش رو با قدرت پس زدم همشون تعجب کرده بودن @معذرت میخوام چان: اشکال نداره یکی یکی اومدن و همه مون جمع شدیم خدارو شکر نه حالت اضطراب اجتماعیم بهم دست داده بود نه عوارض قرصا هان دستشو گذاشت رو پام سریع پامو کشیدم کنار هان: تو چت شده؟ @خودمم نمیدونم وقتی یه نفر بهم دست میزنه احساس میکنم برق منو گرفته هان: اوکی دیگه دس نمیزنم بهت @مرسی چان: خب بگین ببینم چطور شد که با هم کنار اومدین؟ هان: من هنوزم با شما ها کنار نیومدم و فقط به خاطر فلیکسه که تحملتون میکنم چان: وا تو با ما چه مشکلی داری؟ چانگبین: بگو حل کنیم هان: بگمم نمیتونین حلش کنین لینو: تو حالا بگو هان: ازتون خوشم نمیاد کلا از اکیپتون خوشم نمیاد چان: تو چی فلیکس؟ @من؟ راستشو میخوایین؟ چانگبین: اره @من فقط از یه نفر اکیپتون خوشم میاد ~و اون کیه؟
#فیک اسکیز
#فیک استری کیدز
چرا باید با لینو اونجور حرف بزنم چرا اجازه دادم دوستاش رو دعوت کنه باید کمی آروم میشدم تنها شخصی که باهاش راحت بودم چی وو بود بهش زنگ زدم @سلام چی وو: سلام چه عجب یادی از ما کردی اتفاقی افتاده؟ @ میتونی آرومم کنی؟ چی وو: باز چیشده؟ موقعیت رو بهش توضیح دادم چی وو: خو اسکلی دیگه @یااا چی وو: قرصات پیشت هس؟ یکی از اونا رو بخور @ اما دکتر گفت مواقع ضروری قرصا عوارض هم دارن چی وو: یعنی الان ضروری نیس؟ @ چرا هس چی وو: آفرین همون کاری که گفتم رو بکن منم الان باید برم @باشه خدافظ چی وو: خدافظ قرص رو انداختم رفتم پایین لینو: اول چان هیونگ میاد @باشه نمیدونستم عوارض دارو چیه این بیشتر عصبیم میکرد ۲۰ دقیقه ای میگذشت که چان اومد چان: های یوربون لینو: سلام چان: اتفاقی افتاده؟ ~نه هیونگ چان: خوبه من اونقدر عصبی و استرس داشتم که متوجه اومدن چان نشده بودم اومد دستشو گذاشت رو شونم با یه واکنش سریع دستش رو با قدرت پس زدم همشون تعجب کرده بودن @معذرت میخوام چان: اشکال نداره یکی یکی اومدن و همه مون جمع شدیم خدارو شکر نه حالت اضطراب اجتماعیم بهم دست داده بود نه عوارض قرصا هان دستشو گذاشت رو پام سریع پامو کشیدم کنار هان: تو چت شده؟ @خودمم نمیدونم وقتی یه نفر بهم دست میزنه احساس میکنم برق منو گرفته هان: اوکی دیگه دس نمیزنم بهت @مرسی چان: خب بگین ببینم چطور شد که با هم کنار اومدین؟ هان: من هنوزم با شما ها کنار نیومدم و فقط به خاطر فلیکسه که تحملتون میکنم چان: وا تو با ما چه مشکلی داری؟ چانگبین: بگو حل کنیم هان: بگمم نمیتونین حلش کنین لینو: تو حالا بگو هان: ازتون خوشم نمیاد کلا از اکیپتون خوشم نمیاد چان: تو چی فلیکس؟ @من؟ راستشو میخوایین؟ چانگبین: اره @من فقط از یه نفر اکیپتون خوشم میاد ~و اون کیه؟
#فیک اسکیز
#فیک استری کیدز
۷.۵k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.