عشق ناخواسته Part. 25
دایون ـ اوکی خوب حق با تو هست بسه دیگه تو هم بدو برو لباست رو عوض کن
هوسوک ـ باشه تو هم برو اتاق رو اماده کن
دایون ـ باشه
و هر کی رفت سر پست خودش
از زبان هوسوک
رفتم یه تیپ عادی زدم و و به سمت کافه حرکت کردم وقتی رسیدم خبری از اون نبود پس یکم نشستم بعد از چند مین رسید
لی ها ـ عه سلام عشقم ببخشید یگم دیر شد کار داشتم
هوسوک ـ نه اشکالی نداره بیا بشین باهات کار دارم
لی ها ـ بله و نشست
هوسوک ـ نگاه کن ما مدت زیادی هست که باهمیم نظرت چیه تو بیای و پیش من زندگی کنی
توی ذهن لی ها
چه فرصتی برای بالا کشیدن پولاش مگه دیوونه هستم قبول نکنم
لی ها ـ وای چه خوب معلومه که قبول می کنم
هوسوک ـ خوب پس بیا باهم بریم خونه ی من
لی ها ـ بریم عشقم
توی ذهن هوسوک
وای این دختره چقدر هرزه هست چجور می تونه هم با یه مرد دیگه باشه
بعد هی به من بگه عشقم
ویو دایون
وای بلتخره کار اتاق این هرزه خونم هم تموم شد
داشتم از اتاق میومدم بیرون که یه دفعه
خ
م
ا
ر
ی
هوسوک ـ باشه تو هم برو اتاق رو اماده کن
دایون ـ باشه
و هر کی رفت سر پست خودش
از زبان هوسوک
رفتم یه تیپ عادی زدم و و به سمت کافه حرکت کردم وقتی رسیدم خبری از اون نبود پس یکم نشستم بعد از چند مین رسید
لی ها ـ عه سلام عشقم ببخشید یگم دیر شد کار داشتم
هوسوک ـ نه اشکالی نداره بیا بشین باهات کار دارم
لی ها ـ بله و نشست
هوسوک ـ نگاه کن ما مدت زیادی هست که باهمیم نظرت چیه تو بیای و پیش من زندگی کنی
توی ذهن لی ها
چه فرصتی برای بالا کشیدن پولاش مگه دیوونه هستم قبول نکنم
لی ها ـ وای چه خوب معلومه که قبول می کنم
هوسوک ـ خوب پس بیا باهم بریم خونه ی من
لی ها ـ بریم عشقم
توی ذهن هوسوک
وای این دختره چقدر هرزه هست چجور می تونه هم با یه مرد دیگه باشه
بعد هی به من بگه عشقم
ویو دایون
وای بلتخره کار اتاق این هرزه خونم هم تموم شد
داشتم از اتاق میومدم بیرون که یه دفعه
خ
م
ا
ر
ی
۱۰.۱k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.