خدمت کار امارت من (پارت ۷)
خدمت کار امارت من (پارت ۷)
منم همون طوری گیج میزدم که یهو ا/ت درو بست
ا/ت: یومییییییی زود برام لباس بیار
یومی: اسکل تو که لباس نداری
ا/ت: از لباس های خودت بیار
جیمین: 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 لازم نیست
بعد یه لباس داد بهم
جیمین: اینو بده بهش
یومی: باشه
ویو ا/ت
چشامو بازکردم سرم گیج میرفت بدنم
خیس بود و تو حموم بودم یعنی چی
اتفاقی افتاده؟ یهو جیمین درو باز کرد
جیغ زدمو درو بستم و به یومی گفتم
برام لباس بیاره (بغیشم که خودتون خوندین حوصله ندارم بنویسم)
یهو یومی درو باز کرد اونقدری که دستش
به زور وارد حموم شد تو دستش لباس بود
لباسارو گرفتم یه تیشرت گشاد با شلوار تنگ
قشنگ بود من تا حالا از این لباسا نداشتم
(و منه خری که یادم نمیومد داستان چی بوده و مجبور شدم همشو از اول بخونم) پپشیدمش و اومدم بیرون زخمام خیلی
درد میکرد هییییییییی اها راستی
من تحریک کننده به خوردشون دادم 🤦♀🤦♀🤦♀
ا/ت: جیمین حالت خوبه؟
جیمین: تحریک کننده قوردم توقع داری
خوب باشم؟ 😐😐😐😐
ا/ت: نه (خب خری که میپرسی دیگه)
جیمین: بهتره اینجا بمونی زخمات چطوره؟
ا/ت: خب زخمام خیلی درد میکنه
ویو: جیمین
رفتم پایین و پماد سوختگی اوردم گفتم
شاید این برا زخماش خوب باشه
بعد رفتم پیش تهیونگ
جیمین: تهیونگ 😐😐😐😐😐😑😑
تهیونگ: اونطوری نگام نکن 😠😠😠
جیمین: جرا اینطوری زدیش
یهو اومد سمتم و دره اتاقو بست
نمیدونم چرا...........
۴۸۰تاییی شیم
۱۳لایک در ۱ساعت
۱۵ کامنت (سعی کنید موخمو بزنید)
منم همون طوری گیج میزدم که یهو ا/ت درو بست
ا/ت: یومییییییی زود برام لباس بیار
یومی: اسکل تو که لباس نداری
ا/ت: از لباس های خودت بیار
جیمین: 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 لازم نیست
بعد یه لباس داد بهم
جیمین: اینو بده بهش
یومی: باشه
ویو ا/ت
چشامو بازکردم سرم گیج میرفت بدنم
خیس بود و تو حموم بودم یعنی چی
اتفاقی افتاده؟ یهو جیمین درو باز کرد
جیغ زدمو درو بستم و به یومی گفتم
برام لباس بیاره (بغیشم که خودتون خوندین حوصله ندارم بنویسم)
یهو یومی درو باز کرد اونقدری که دستش
به زور وارد حموم شد تو دستش لباس بود
لباسارو گرفتم یه تیشرت گشاد با شلوار تنگ
قشنگ بود من تا حالا از این لباسا نداشتم
(و منه خری که یادم نمیومد داستان چی بوده و مجبور شدم همشو از اول بخونم) پپشیدمش و اومدم بیرون زخمام خیلی
درد میکرد هییییییییی اها راستی
من تحریک کننده به خوردشون دادم 🤦♀🤦♀🤦♀
ا/ت: جیمین حالت خوبه؟
جیمین: تحریک کننده قوردم توقع داری
خوب باشم؟ 😐😐😐😐
ا/ت: نه (خب خری که میپرسی دیگه)
جیمین: بهتره اینجا بمونی زخمات چطوره؟
ا/ت: خب زخمام خیلی درد میکنه
ویو: جیمین
رفتم پایین و پماد سوختگی اوردم گفتم
شاید این برا زخماش خوب باشه
بعد رفتم پیش تهیونگ
جیمین: تهیونگ 😐😐😐😐😐😑😑
تهیونگ: اونطوری نگام نکن 😠😠😠
جیمین: جرا اینطوری زدیش
یهو اومد سمتم و دره اتاقو بست
نمیدونم چرا...........
۴۸۰تاییی شیم
۱۳لایک در ۱ساعت
۱۵ کامنت (سعی کنید موخمو بزنید)
۲۳.۱k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.