عشق بی روح
عشق بی روح
p1۱
ا. ت ویو
این دختره خیلی رومخ بود مثلا بچه ها رفتار میکرد
انگار کتک میخواد
جونگوک: ا. ت
ا. ت:......
جونگوک: ا. تتت
ا. ت:.....
جونگوک: ا. تتتتتتتت
ا. ت: هاا چیه
جونگوک: دوساعت دارم صدات میزنم
ا. ت: نشنیدم خب (چشم قوره)
جونگوک: ه حسودی نکن دیگه
ا. ت: چیی من حسودی کنم
به چی اون دختره
به مثل بچه هاحرف زدنش
هه امرا من حسودی کنم
جونگوک: من اصلا نگفتم که به کی حسودی میکنی
ا. ت: ایشش خب حالا
جونگوک: میدونم حسودی میکنی
ا. ت: اوفففف اره حسودی میکنممممم
یجوری دختره باهات رفتارمیکنه انگارشوهرشیی
منم اینجا بچتونم.
جونگوک: اهه حسود من
نیاز نیست حسودی کنی من هیچ حسی ندارم
بهش
ا. ت *وایی چی میگم من (بچها الامت*یعنی تو ذهنش)
ا. ت: عع خب اصلا داشته باش به من چه
جونگوک: میدونی که ماباهم تو رابطه ایم
پس خودتو نزن بـ اون راه
ا. ت:ا.......
نانسی بی پدر: جونگوک دنبالت بودم عشقم
(لوسی مانند)
جونگوک: نانسی من عشق تو نیستم
همینطور که میبینی من توی رابطم پس رابطمو بهم نریز
نانسی: چیی این دختره هرزه
رو به من ترجیع میدی
ا. ت: هوی مواظب حرف زدنت باش
نانسی: مثلا چیکار میخوای بکنی
هرزه
ا. ت:(یه مشت زد تو صورتش)
نانسی: چیکار میکنی روانیی
ا. ت دستشو گرفت وپیچوند
و یه لگد زد به پاش(فیلم هندی شد)
نانسی: غلط کردم
لطفا.... ولم کننن اییییی(افتاد روی زمین)
ا. ت:(اومد پایین و بهش گفت)
ا. ت: الان دیدی چه غلطی میکنم
ا. ت:(رفت و جونگوک رفت کنارش)
جونگوک: وایستا
ا. ت:چیع
جونگوک:(بوسیدش)
ا. ت:(کشیدش عقب)
ا. ت: اییی چیکارمیکنی
جونگوک: چیع دوست دخترمو نبوسم
ا. ت: اگه نمیخوای مثل دختره بزنمت برو کنار
جونکوک: کارت عالی بود بیب
نویسنده:@army5896
p1۱
ا. ت ویو
این دختره خیلی رومخ بود مثلا بچه ها رفتار میکرد
انگار کتک میخواد
جونگوک: ا. ت
ا. ت:......
جونگوک: ا. تتت
ا. ت:.....
جونگوک: ا. تتتتتتتت
ا. ت: هاا چیه
جونگوک: دوساعت دارم صدات میزنم
ا. ت: نشنیدم خب (چشم قوره)
جونگوک: ه حسودی نکن دیگه
ا. ت: چیی من حسودی کنم
به چی اون دختره
به مثل بچه هاحرف زدنش
هه امرا من حسودی کنم
جونگوک: من اصلا نگفتم که به کی حسودی میکنی
ا. ت: ایشش خب حالا
جونگوک: میدونم حسودی میکنی
ا. ت: اوفففف اره حسودی میکنممممم
یجوری دختره باهات رفتارمیکنه انگارشوهرشیی
منم اینجا بچتونم.
جونگوک: اهه حسود من
نیاز نیست حسودی کنی من هیچ حسی ندارم
بهش
ا. ت *وایی چی میگم من (بچها الامت*یعنی تو ذهنش)
ا. ت: عع خب اصلا داشته باش به من چه
جونگوک: میدونی که ماباهم تو رابطه ایم
پس خودتو نزن بـ اون راه
ا. ت:ا.......
نانسی بی پدر: جونگوک دنبالت بودم عشقم
(لوسی مانند)
جونگوک: نانسی من عشق تو نیستم
همینطور که میبینی من توی رابطم پس رابطمو بهم نریز
نانسی: چیی این دختره هرزه
رو به من ترجیع میدی
ا. ت: هوی مواظب حرف زدنت باش
نانسی: مثلا چیکار میخوای بکنی
هرزه
ا. ت:(یه مشت زد تو صورتش)
نانسی: چیکار میکنی روانیی
ا. ت دستشو گرفت وپیچوند
و یه لگد زد به پاش(فیلم هندی شد)
نانسی: غلط کردم
لطفا.... ولم کننن اییییی(افتاد روی زمین)
ا. ت:(اومد پایین و بهش گفت)
ا. ت: الان دیدی چه غلطی میکنم
ا. ت:(رفت و جونگوک رفت کنارش)
جونگوک: وایستا
ا. ت:چیع
جونگوک:(بوسیدش)
ا. ت:(کشیدش عقب)
ا. ت: اییی چیکارمیکنی
جونگوک: چیع دوست دخترمو نبوسم
ا. ت: اگه نمیخوای مثل دختره بزنمت برو کنار
جونکوک: کارت عالی بود بیب
نویسنده:@army5896
۴۱.۹k
۱۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.