دیدار دوباره …!)
جونگ کوک :۲۷سالش تو شرکت پدرش کار میکنه قرار جانشین باباش باش
پارک ا/ت :۲۵سالش تو کار مدلینگ و باباش با بابای کوک دوستای صمیمی هستن
خلاصه داستان :کوک و ا/ت یه گذشت مشترک که خیلی خوشایند نیست دارن اما بعد اون اتفاق های که تو گذشت افتاد دیگه همدیگر ندیدن و از هم هیچ خبری ندارن اما چیه میشه اگه این گذشت ناراحت کنند که باعث تنفر ا/ت نسبت به جونگ کوک شد اما اگه سرنوشت یه جور دیگه رقم بخور و و باعث شه ا/ت دوباره کسی که ازش متنفر ملاقات کن بنظرتون دوباره گذشت تکرار میشه یا یه سرنوشت جدید اتفاق میوفته به نظرتون ا/ت شعله خشمش از کوک و نفرتش بیشتر میشه یا شعله عشق تو دل ا/ت زیاد میشه !؟
امیدوارم از این سبک فیک خوشتون بیاد 😁
پارک ا/ت :۲۵سالش تو کار مدلینگ و باباش با بابای کوک دوستای صمیمی هستن
خلاصه داستان :کوک و ا/ت یه گذشت مشترک که خیلی خوشایند نیست دارن اما بعد اون اتفاق های که تو گذشت افتاد دیگه همدیگر ندیدن و از هم هیچ خبری ندارن اما چیه میشه اگه این گذشت ناراحت کنند که باعث تنفر ا/ت نسبت به جونگ کوک شد اما اگه سرنوشت یه جور دیگه رقم بخور و و باعث شه ا/ت دوباره کسی که ازش متنفر ملاقات کن بنظرتون دوباره گذشت تکرار میشه یا یه سرنوشت جدید اتفاق میوفته به نظرتون ا/ت شعله خشمش از کوک و نفرتش بیشتر میشه یا شعله عشق تو دل ا/ت زیاد میشه !؟
امیدوارم از این سبک فیک خوشتون بیاد 😁
۱۱.۸k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.