فوق العاده 👑
پارت دو
(علامت ا/ت*علامت جونگ کوک_)
تا اومدم برگردم یه نفر از پشت دستاشو دورم قفل کرد و یه دسما گذاشت روی دهنم همون لحظا یاد حرفای بابام افتادم که میگف تو تنها وارث این خونواده ای و باید همیشه مراقب خودت باشی از همه مهم تر تو دختر کیم تهیونگی باید قوی باشی داشتم این حرفا رو مرور میکردم که چشام سیاه شد و دیگه چیزی ندیدم
روز بعد
از دید ا/ ت
از درد شدید گردن بیدار شدم همه جا تاریک بود اون اتاق نه لامپ داشت نه پنجره خیلی تاریک بود جوری که نمیدونستم شبه یا روز به زور سر پا وایسادم خودمو با دیوار نگه داشتم و رفتم سمت در من بیماری تنفسی داشتم و قرصامو نخوردهدبودم نفسم داشت بند میومد رفتم درو باز کنم جیر( مثلا صدا دره) قفل بود در باز نمیشد
*درو باز کنیییین(با داد و بغض )
*خاهش میکنم دارم میمیرم (با گریه)
خیلی ترسیده بودم من برا ی چی اینجام ینی که منو اورده بود اونجا
*درو باز کنین دیگه نفسم بالا نمیاد ( اروم )
جیییر (صدا دره قبلا اشنایی داشتین🤣)
در باز شد صورتش مات بود نمیدیدمش نفسم دیگه در نیمود زیر پاهام خالی شد ولی بغلم کرد و نزاشت بیفتم
(علامت ا/ت*علامت جونگ کوک_)
تا اومدم برگردم یه نفر از پشت دستاشو دورم قفل کرد و یه دسما گذاشت روی دهنم همون لحظا یاد حرفای بابام افتادم که میگف تو تنها وارث این خونواده ای و باید همیشه مراقب خودت باشی از همه مهم تر تو دختر کیم تهیونگی باید قوی باشی داشتم این حرفا رو مرور میکردم که چشام سیاه شد و دیگه چیزی ندیدم
روز بعد
از دید ا/ ت
از درد شدید گردن بیدار شدم همه جا تاریک بود اون اتاق نه لامپ داشت نه پنجره خیلی تاریک بود جوری که نمیدونستم شبه یا روز به زور سر پا وایسادم خودمو با دیوار نگه داشتم و رفتم سمت در من بیماری تنفسی داشتم و قرصامو نخوردهدبودم نفسم داشت بند میومد رفتم درو باز کنم جیر( مثلا صدا دره) قفل بود در باز نمیشد
*درو باز کنیییین(با داد و بغض )
*خاهش میکنم دارم میمیرم (با گریه)
خیلی ترسیده بودم من برا ی چی اینجام ینی که منو اورده بود اونجا
*درو باز کنین دیگه نفسم بالا نمیاد ( اروم )
جیییر (صدا دره قبلا اشنایی داشتین🤣)
در باز شد صورتش مات بود نمیدیدمش نفسم دیگه در نیمود زیر پاهام خالی شد ولی بغلم کرد و نزاشت بیفتم
۶.۶k
۱۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.