امروز اردیبهشت این یعنی سالگرد غروب غم انگیزت در آن ب

امروز ١٨ اردیبهشت. این یعنی سالگرد غروب غم انگیزت در آن بیمارستان پر ازخاکستر و خالی از باران و....
این یعنی یک سال است که غمی سیاه آسمان قلبم را فرا گرفته و لهیب سوزان دوزخ بر وجودم مستولی گشته وبارش مستمر چشمانم نتوانسته از شعله آتش درونم که در فراق تو زبانه کشیده بکاهد.

روزها گذشتند وماهها به سر آمدند، به امید رویتِ روی ماهت با آن لبخندهای همیشگی و در اندیشه باز آمدنت ثانیه های زندگیم؛با آوای غم بی تو رفتند ومردند.
نگاهم هر روز به امید دیدنت کوی وبرزن را مرور میکند . دل من در غم هجران
تو پدرم !
چه بگویم، چه کشید.شبها به امیددیدنت سربر بالین می گذار
کابوس رفتنت تمام وجود بی قرارم را فرا می گیرد.باورم نمی شود که بین من وتو این همه فاصله باشد
دیدگاه ها (۱۶)

جمعه ها باید صندوقچه ی امید را باز کرد ، یک گوشه آرام نشست و...

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدن...

هر روز یک قدم هرچند کوچک به سمت رویاهایت بردار ...اگه امروز ...

برای خودت زندگی کنبپوش ؛ برقصبگو ؛ بخندهر طور که دلت میخواهد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط