بوکسر دوست داشتنی:)
بوکسر دوست داشتنی:)
P10
ا.ت: بینا...اینا..اینجا چیکار میکنن(اروم.تعجب)
بینا: نمیدونمم(اروم)
کوک: بابت دادی که زدم عذر خواهی میکنم..
ا.ت: این که داد نبود..این عربده بود(اروم)
کوک: بله درست میگید..ببخشید
ا.ت: چقدر گوشات تیزه(چشم غره)
کوک: (خنده)
بینا: خب دیگه ما باید بریم فقط اینکه کسی اینجا نیست این کیف و برامون حسا کنه؟؟؟
ته: این کیف به حساب من...
بینا: بله؟نه خیلی ممن..
ته: هیششش...این رو هدیه ای از طرف من حساب کنید!
ا.ت: ممنون...بای!(کیفش و گرفت و داشت میرفت که..)
ته: گفتم کیف بینا خانم به حساب من نه کیف شما
بینا:(خنده اروم)
ا.ت: خب من اشتباه متوجه شدم ولی الان دیگه دیره مستر کیم...راستی شنیدم باختییی
"تهیونگ نزدیکش شد و.."
ته: ولی الان که متوجهی رد کن بیاد..در ضمن، برد و باخت برام مهم نیست چون مبارزه با بهترین دوستم بود!
ا.ت:اوم.. مستر کیم از طرز برخوردت با یه لیدی خوشم نیومد!(رفت سمت کارتخوان)
"کل پول کیف و حساب کرد و داشت میرفت.."
ا.ت: اینم از پولت...من فقط داشتم شوخی میکردم ولی انگار بیشتر از چیزی که فکر میکردم ازم بدت میاد کیم..
ا.ت: بینا اگر زل زدنت به این بی رحم که طرز رفتار با یه خانم رو بلد نیست تموم شد بیا بریم!
جونگ کوک: چرا انقدر شلوغش میکنید خانم ها...(رفت سمت ا.ت) تهیونگ بعضی موقع ها کله شق میشه...من از طرفش عذر خواهی میکنم لیدی!(دست ا.ت رو بوسید)
P10
ا.ت: بینا...اینا..اینجا چیکار میکنن(اروم.تعجب)
بینا: نمیدونمم(اروم)
کوک: بابت دادی که زدم عذر خواهی میکنم..
ا.ت: این که داد نبود..این عربده بود(اروم)
کوک: بله درست میگید..ببخشید
ا.ت: چقدر گوشات تیزه(چشم غره)
کوک: (خنده)
بینا: خب دیگه ما باید بریم فقط اینکه کسی اینجا نیست این کیف و برامون حسا کنه؟؟؟
ته: این کیف به حساب من...
بینا: بله؟نه خیلی ممن..
ته: هیششش...این رو هدیه ای از طرف من حساب کنید!
ا.ت: ممنون...بای!(کیفش و گرفت و داشت میرفت که..)
ته: گفتم کیف بینا خانم به حساب من نه کیف شما
بینا:(خنده اروم)
ا.ت: خب من اشتباه متوجه شدم ولی الان دیگه دیره مستر کیم...راستی شنیدم باختییی
"تهیونگ نزدیکش شد و.."
ته: ولی الان که متوجهی رد کن بیاد..در ضمن، برد و باخت برام مهم نیست چون مبارزه با بهترین دوستم بود!
ا.ت:اوم.. مستر کیم از طرز برخوردت با یه لیدی خوشم نیومد!(رفت سمت کارتخوان)
"کل پول کیف و حساب کرد و داشت میرفت.."
ا.ت: اینم از پولت...من فقط داشتم شوخی میکردم ولی انگار بیشتر از چیزی که فکر میکردم ازم بدت میاد کیم..
ا.ت: بینا اگر زل زدنت به این بی رحم که طرز رفتار با یه خانم رو بلد نیست تموم شد بیا بریم!
جونگ کوک: چرا انقدر شلوغش میکنید خانم ها...(رفت سمت ا.ت) تهیونگ بعضی موقع ها کله شق میشه...من از طرفش عذر خواهی میکنم لیدی!(دست ا.ت رو بوسید)
۱۲.۱k
۰۸ آبان ۱۴۰۳