دختر مافیا پارت ۳۷
اما من رو بدبخت کرد!
دو یون:آخیش
بعد از خوردن یکم از بطری،یا بهتره بگم سر کشیدن
یه آه خیلی بزرگ گفت
دو یون:هی،دنیل بیا
و بطری سمت من گرفت
+من نمی تونم بخورم سرهنگ
دو یون:آیگو،باشه نخور!
حتما بعدش کلی کار میده که انجام بدم
حالا مهم نیست
آبجی گفته بود که تا یک ساعت دیگه با دو یون برم شهربازی تا بتونه بهتره دو یون رو بشناسه و یکم خوشگذرونی کنن،البته به همراه دوستش
اما سرهنگ قبول نمی کنه
اها فهمیدم!
+سرهنگ(با لحن جدی)
دو یون:چیه؟
سرهنگ چشماش خمار شده بود
+اگه با من به جایی که آبجی گفت بریم بیاین،تا دو ماه تمان پرونده هارو خودم حل می کنم!
خیلی پیشنهاد وسوسه انگیزی بود
دو یون:و باهام نوشیدنی می خوری،درسته؟
+باشه
دو یون:تا چهار ماه هم میشی راننده ام
+یک ماه
دو یون:سه ماه
+دو ماه
دو یون:قبوله
و لبخند دندون نمایی زد(اینجوری:😁)
•
•
•
•
سرهنگ بعد از کلی گشتن تا یه لباس مناسب پیدا کنه
الان داره موهاش رو درست می کنه!
خیلی دیر کردیم
دو یون:هی،میدونم داری غر میزنی!اما تقصیر خودته که یک ساعت دیر کردیم!
(فلش بک یه ۱ ساعت پیش)
دو یون:چی بپوشم؟
+خب سرهنگ،من تخصصی در این موضوع ندارم
دو یون:آیی،آیگو
داره دیر میشه
دو یون:اها،فهمیدم!باید ست کنیم!
چی؟
+اما سرهنگ
دو یون:میدونی دفعه قبلی که حرفم رو قبول نکردی چیشد دیگه؟
+بله یادمه سرهنگ
دو یون:پس هیچی نگو!
با یه قیافه به شدت جدی و ترسناک منو نگاه کرد
دو یون:اما من رنگ سبز لجنی رو دوست ندارم
و لپ هاشو باد کرد
+ولی من دیگه لباسی ندارم اینجا،باید همین رنگ رو بپوشین
دو یون:عمرا،میریم خونه من و چون من لباس های مردونه هم تو خونه دارم،می تونی لبای عوض کنی!
+اما من لباس های مردونه ای که شما دارین رو دوست ندارم،بعد از ماموریت شرکت پینگ پنگ عمرا دیگه لباس هایی که شما میدین رو نمی پوشم
(پایان فلش بک)
+راست میگین
اما آخر سری مجبورم کرد که یه تیشرت به رنگ سفید و یه کت جین صورتی و جین مشکی داد بپوشم،حتی مجبورم کرد که کلی اکسسوری بندازم!
مثل:کلی انگشتر تو انگشت هام،دو تا گردنبند و یه پرسینگ برای گوشم که الکیه
بعدش هم نوبت خودش شد!
یه نیم تنه صورتی پوشید به همراه یه شلوار مشکی و یه کت حریر بلند سفید و یه کیف صورتی که فقط جای یه گوشی میشه،همینطور هم گوشواره های حلقه ای،کلی دستبند و انگشتر و یه گردنبند
آلان هم نمیدونه چجوری موهاش رو درست کنه
البته قبلش درگیر آرایش بود
+بزارید من موهاتون رو درست کنم
دو یون:بلدی مگه؟
+لطفا
دو یون:باشه،اما اگه بد باشه من میدونم و تو!
+باشه
اول موهاش رو شونه کردم
بعدش دو تکه از موهای جلوش از سمت راست و چپ رو بافتم و از پشت بهم وصل کردم
و با یه کیلیپس تزئینی روی کش مو رو پوشاندم
ته موهاش هم قرمزه رو فر کردم
جلوی موهاش هم گیره به رنگ نارنجی و صورتی زدم
+تموم شد،سرهنگ
دو یون:او،چه خوب شد
+حالا می تونیم بریم؟
دو یون:آره حتما،فقط کفش پاشنه بلند سفیدم رو می پوشم
آه
•
•
•
•
_____________________________________________
اومیدوارم خوشتون اومده باشه
تا پارت بعدی
جانه🩷
دو یون:آخیش
بعد از خوردن یکم از بطری،یا بهتره بگم سر کشیدن
یه آه خیلی بزرگ گفت
دو یون:هی،دنیل بیا
و بطری سمت من گرفت
+من نمی تونم بخورم سرهنگ
دو یون:آیگو،باشه نخور!
حتما بعدش کلی کار میده که انجام بدم
حالا مهم نیست
آبجی گفته بود که تا یک ساعت دیگه با دو یون برم شهربازی تا بتونه بهتره دو یون رو بشناسه و یکم خوشگذرونی کنن،البته به همراه دوستش
اما سرهنگ قبول نمی کنه
اها فهمیدم!
+سرهنگ(با لحن جدی)
دو یون:چیه؟
سرهنگ چشماش خمار شده بود
+اگه با من به جایی که آبجی گفت بریم بیاین،تا دو ماه تمان پرونده هارو خودم حل می کنم!
خیلی پیشنهاد وسوسه انگیزی بود
دو یون:و باهام نوشیدنی می خوری،درسته؟
+باشه
دو یون:تا چهار ماه هم میشی راننده ام
+یک ماه
دو یون:سه ماه
+دو ماه
دو یون:قبوله
و لبخند دندون نمایی زد(اینجوری:😁)
•
•
•
•
سرهنگ بعد از کلی گشتن تا یه لباس مناسب پیدا کنه
الان داره موهاش رو درست می کنه!
خیلی دیر کردیم
دو یون:هی،میدونم داری غر میزنی!اما تقصیر خودته که یک ساعت دیر کردیم!
(فلش بک یه ۱ ساعت پیش)
دو یون:چی بپوشم؟
+خب سرهنگ،من تخصصی در این موضوع ندارم
دو یون:آیی،آیگو
داره دیر میشه
دو یون:اها،فهمیدم!باید ست کنیم!
چی؟
+اما سرهنگ
دو یون:میدونی دفعه قبلی که حرفم رو قبول نکردی چیشد دیگه؟
+بله یادمه سرهنگ
دو یون:پس هیچی نگو!
با یه قیافه به شدت جدی و ترسناک منو نگاه کرد
دو یون:اما من رنگ سبز لجنی رو دوست ندارم
و لپ هاشو باد کرد
+ولی من دیگه لباسی ندارم اینجا،باید همین رنگ رو بپوشین
دو یون:عمرا،میریم خونه من و چون من لباس های مردونه هم تو خونه دارم،می تونی لبای عوض کنی!
+اما من لباس های مردونه ای که شما دارین رو دوست ندارم،بعد از ماموریت شرکت پینگ پنگ عمرا دیگه لباس هایی که شما میدین رو نمی پوشم
(پایان فلش بک)
+راست میگین
اما آخر سری مجبورم کرد که یه تیشرت به رنگ سفید و یه کت جین صورتی و جین مشکی داد بپوشم،حتی مجبورم کرد که کلی اکسسوری بندازم!
مثل:کلی انگشتر تو انگشت هام،دو تا گردنبند و یه پرسینگ برای گوشم که الکیه
بعدش هم نوبت خودش شد!
یه نیم تنه صورتی پوشید به همراه یه شلوار مشکی و یه کت حریر بلند سفید و یه کیف صورتی که فقط جای یه گوشی میشه،همینطور هم گوشواره های حلقه ای،کلی دستبند و انگشتر و یه گردنبند
آلان هم نمیدونه چجوری موهاش رو درست کنه
البته قبلش درگیر آرایش بود
+بزارید من موهاتون رو درست کنم
دو یون:بلدی مگه؟
+لطفا
دو یون:باشه،اما اگه بد باشه من میدونم و تو!
+باشه
اول موهاش رو شونه کردم
بعدش دو تکه از موهای جلوش از سمت راست و چپ رو بافتم و از پشت بهم وصل کردم
و با یه کیلیپس تزئینی روی کش مو رو پوشاندم
ته موهاش هم قرمزه رو فر کردم
جلوی موهاش هم گیره به رنگ نارنجی و صورتی زدم
+تموم شد،سرهنگ
دو یون:او،چه خوب شد
+حالا می تونیم بریم؟
دو یون:آره حتما،فقط کفش پاشنه بلند سفیدم رو می پوشم
آه
•
•
•
•
_____________________________________________
اومیدوارم خوشتون اومده باشه
تا پارت بعدی
جانه🩷
۲.۷k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.