پارت 9 فیک جونگکوک

جیمی:داداش بگو چیشده
کوک:بابا ا.ت رو دزدیدن
جیهوپ:زرتو پرت زیادی میکنی
کوک:جیهوپ صدای جیغشو شنیدم
یون:از اولم گفتم این مشکوک میزنه نگفتم
کوک:گریه بیش از حد
نام:تو ببندی نمیگن لالی که(البته دور از جون)
هعی جریان رو پیازشو داغ تر میکنه
جین:این نیست اینه
تهیونگ:الان اون ضرب المثل کوفتی مهمه یا نه
جون یه ادم
جیمی:تهیونگ راست میگه دیگه این چیزا مهم نیست
جون ا. ت مهمه الان
کوک پاشد و کتشو برداشت که بره پایین اعضا دنبالش. رفتن
نام:کوک کجا میری وایسا ببینم
ا. ت ویو
ا. ت:ولم کنننننن عوضییی
مرد:ببند دهنتو
ا. ت:مثلا میخوای چیکارم کنی
مرد:تورو میفروشیم
ا. ت:مگه عروسکم
مرد:شاید باشی مثل دستمال استفاده میکنیمت
وقتی این حرفو زد منظورشو گرفتم میخواد منو بفروشه
به کسایی که تجاوز گرن یعنی میخوان از من استفاده کنن
مرد:لباساتو در بیار
ا. ت:چی؟؟
مرد:میگم لباساتو در بیار
ا. ت:برو گمشو مردت هیز و هول
مرد:ببند دهنتو (زدن در دهن 🗿)
مرد:یا چیزی که گفتم رو قبول میکنی
یا میرم شوهرتو میکشم (بخدا مسلمون نیستین
که فکر کنین از پوست شیر اصکی رفتم🗿)
ا.ت:باشه باشه فقط کاری با اون نداشته باش
مرد:افرین بیبی گرل
ا. ت:حالم ازت بهم میخوره مردک کثافت
(ادمین بی ادب میشود)
با بدبختی لباسامو در اوردم
(تصور از ذهن خود)
نام :کوک اروم تر
کوک:نمی تونم میفهمی نمی تونم نامی
جین:دعوا نکنید برو کوک راهتو ادامه بده
کوک:چجوری به باباش بگم وااای
یون:باباش دعواییه
کوک:نه خیلی مهربونه ولی رو ا. ت حساسه
کوک:همش تقصیر منه
تهیونگ:زر میزنها
کوکو:ببند
جین:شاید باباش یه کاری بکنه
گوشیو از کوک گرفتم و به باباش زنگ زدم
بابا:بله؟
جین:سلام عمو
بابا:شما؟
جین:ایم ویرد واید
جیهوپ:ببند
جین:من سوکجینم برادر کوک
بابا:سلاممم ببخشید نمیشناختم
جین:اشکال نداره فقط شما از ا. ت خبر دارین
بابا:نه چطور
جین:ردیابی و لوکیشنی چیزی دارین ازش؟؟
بابا:بله ردیاب دارم کوک لازم داره چیزی شده
جین:نه.... ام... داریم قایم موشک بازی میکنیم
اینجاهم بزرگه ا. تم کوچولوعه پیدا نمیشه
بابا:هاها وایی باشه باشه براتون میفرستم
جین:خیلی ممنون
ادامه دارد...

بچه ها ببخشید نتم تموم بشده بود