سناریو وقتی که چادر میپوشی
~درخواستی~
{ب عنوان شوهرت}
نامجون:یاا ا.ت این پارچه مشکی ای که انداختی رو سرت چقد باحاله
ا.ت: بهش میگن چادر
نامجون : از همون چادر هایی که وقتی میریم پیکنیک میبریم ؟
ا.ت:
چادر مشکی:
چادر مسافرتی:
جین: یااا چقد خوشگل شدی
ا.ت : مگه نبودم؟
جین:چرا ولی با این جذاب تر شدی
ا.ت : عجبببب
شوگا: اوه عالی شد حالا وقتی میریم بیرون دیگه کسی نمیتونه فرم بدن خانم من رو ببینه
ا.ت: 🙂💛
شوگا: کره هم این چادرت رو بیار اونجا هم باید سر کنی اونجا بیشتر منحرف داره
ا.ت: یااااا من کره چادر نمیپوشمممممم
شوگا: منم نمیبرمت کره
ا.ت : عامم حالا ک اینجور فکر میکنم... بازم چادر نمیپوشم... خودم میرم کره
شوگا: ....:/
هوپی: واووو چقد با این چادر میدرخشی
ا.ت:واقعا؟؟
هوپی: نه! کی با چادر مشکی میدرخشه بیشتر تاریکی تا روشن
ا.ت: 😐 یعنی بهم نمیاد؟
هوپی: شوخی کردم چرا تو حتی گونی هم بپوشی بهت میاد
ا.ت : مگه من جونگکوک شی هستم؟
هوپی: ازشدت حق بودن حرف ا.ت حرفی نمیگوید
جیمین: پس ب این میگن چادر
ا.ت: اره دیگه برای پوشش خانم ها در اسلام قوانینی هست یکیش همین چادره
جیمین: برا مردا هم هس؟
ا.ت: خیر ولی مردا باید جوری لباس بپوشن که بدنشون پیدا نباشه و از از دست هاشون هم تا مچ دست یا آرنج باید پوشیده باشه و....
جیمین: پس من دیگه نباید لباسم رو تو کنسرت ها پاره کنم نه؟
ا.ت : زدی ب هدف .. چرا چون اون بدن زیبا و بی نقصت برا منه .... این جمله رو گفت و بعد پرید رو جیمین(جای دختر و پسر عوض شده:/)اهم اهم (منحرف نشید.....چرا بشید البته یخورده)
تهیونگ: آقا قبول نیس منم یکی میخوامممم
ا.ت: چرا؟؟
تهیونگ: چون میخوام سرم کنم و کلی عکس بگیرم
ا.ت: باشه برو یکی دیگه تو کمدم هست بردار
تهیونگ رفت و چادر رو برداشت و سرش کرد و با ا.ت کلی مسخره بازی کردن و خندیدن و عکس گرفتن
جونگوک: یاااا ا.ت این لباسه چه قشنگه(چادر عربی هست منظورش) از کجا خریدیش برا منم بخررر
ا.ت: اینکه لباس نیس چادره درضمن برای خانم هاست برا مردا اباء هست میخوای از اونا برات بخرم؟
جونگکوک: اره برام بخر مشکیشو بخر ست کنیم:/
ا.ت : حرفی نمیزند و ب افق خیره میشود
پایان✨🌜
امیدوارم خوب شده باشه اولین سناریویی بود که مینوشتم🙂
نظراتتون رو برام کامنت بزارید 🖋️
دوستون دارم 💜🫂
بوس بهتون 😘
شبتون ستاره ای🌃
{ب عنوان شوهرت}
نامجون:یاا ا.ت این پارچه مشکی ای که انداختی رو سرت چقد باحاله
ا.ت: بهش میگن چادر
نامجون : از همون چادر هایی که وقتی میریم پیکنیک میبریم ؟
ا.ت:
چادر مشکی:
چادر مسافرتی:
جین: یااا چقد خوشگل شدی
ا.ت : مگه نبودم؟
جین:چرا ولی با این جذاب تر شدی
ا.ت : عجبببب
شوگا: اوه عالی شد حالا وقتی میریم بیرون دیگه کسی نمیتونه فرم بدن خانم من رو ببینه
ا.ت: 🙂💛
شوگا: کره هم این چادرت رو بیار اونجا هم باید سر کنی اونجا بیشتر منحرف داره
ا.ت: یااااا من کره چادر نمیپوشمممممم
شوگا: منم نمیبرمت کره
ا.ت : عامم حالا ک اینجور فکر میکنم... بازم چادر نمیپوشم... خودم میرم کره
شوگا: ....:/
هوپی: واووو چقد با این چادر میدرخشی
ا.ت:واقعا؟؟
هوپی: نه! کی با چادر مشکی میدرخشه بیشتر تاریکی تا روشن
ا.ت: 😐 یعنی بهم نمیاد؟
هوپی: شوخی کردم چرا تو حتی گونی هم بپوشی بهت میاد
ا.ت : مگه من جونگکوک شی هستم؟
هوپی: ازشدت حق بودن حرف ا.ت حرفی نمیگوید
جیمین: پس ب این میگن چادر
ا.ت: اره دیگه برای پوشش خانم ها در اسلام قوانینی هست یکیش همین چادره
جیمین: برا مردا هم هس؟
ا.ت: خیر ولی مردا باید جوری لباس بپوشن که بدنشون پیدا نباشه و از از دست هاشون هم تا مچ دست یا آرنج باید پوشیده باشه و....
جیمین: پس من دیگه نباید لباسم رو تو کنسرت ها پاره کنم نه؟
ا.ت : زدی ب هدف .. چرا چون اون بدن زیبا و بی نقصت برا منه .... این جمله رو گفت و بعد پرید رو جیمین(جای دختر و پسر عوض شده:/)اهم اهم (منحرف نشید.....چرا بشید البته یخورده)
تهیونگ: آقا قبول نیس منم یکی میخوامممم
ا.ت: چرا؟؟
تهیونگ: چون میخوام سرم کنم و کلی عکس بگیرم
ا.ت: باشه برو یکی دیگه تو کمدم هست بردار
تهیونگ رفت و چادر رو برداشت و سرش کرد و با ا.ت کلی مسخره بازی کردن و خندیدن و عکس گرفتن
جونگوک: یاااا ا.ت این لباسه چه قشنگه(چادر عربی هست منظورش) از کجا خریدیش برا منم بخررر
ا.ت: اینکه لباس نیس چادره درضمن برای خانم هاست برا مردا اباء هست میخوای از اونا برات بخرم؟
جونگکوک: اره برام بخر مشکیشو بخر ست کنیم:/
ا.ت : حرفی نمیزند و ب افق خیره میشود
پایان✨🌜
امیدوارم خوب شده باشه اولین سناریویی بود که مینوشتم🙂
نظراتتون رو برام کامنت بزارید 🖋️
دوستون دارم 💜🫂
بوس بهتون 😘
شبتون ستاره ای🌃
۶.۶k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.