رویای حقیقی پارت 11
+باش الان میرم خودم پیداش میکنم
بلند شدمو رفتم سمت اتاقی که پرونده هارو نگهداری میکردن کل اتاقو زیر رو کردم ولی خبری از اون پرونده نبود دیگه داشتم ناامید میشدم که چشمم خورد به یه پوشه نارجی که تو قفسه بالا بود سریع چهار پایه رو برداشتمو رفتم بالا پوشه رو برداشتمو اسمشو خوندم اره خودش بود خواستم بیام پایین که یهو پام سر خورد داشتم میوفتادم که حس کردم یکی گرفتم
( واو چنقذه رمانتیک افتادم یاده فیلملی کیدراما خخ )
تا چشامو باز کردم دیدم تهیونگه سریع خوذمو جمو جور کردم با یه تشکر کوتاه خواستم از اتاق اطلاعات خارج شم که صدام زد
_هه جونگ واسا کارت دارم
+ببخشید من الان کار دارم باشه واسه بعد
_کارم واجبه
اومد دتبالم منم داشتم از اتاق خارج میشدم که امد و دستمو گرفت
_واسا دیگه چرا فرا....
حرفش با صدای یونجون نصفه موند
و سریع دستمو ول کرد که یونجون نبینه
©خانم دکتر هه جونگ هه جونگی کجایی ?
تنها راهی که میشد از دست تهیونگ خلاص بشم همین بود
+م... من اینجام
و سریع رفتم سمتش
©کجایی کل کمپانیو گشتم
+دنبال من ?
©اره یه کاری باهات داشتم
+خب?
©راستش اونروز رو که واسه چک کردن وزن اومده بودی پیشمون رو یادته ?
+اره
©یادته گفتی من دچار اضافه وزنم
+اها پس برنامه رژیمی میخوای
©افرین باهوش
+باش فردا برات اماده میکنم اقای چو یونجون
©ممنونم دکتر با هوش
گایز
ببخشید دیر شد
نظرات لطفا
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
بلند شدمو رفتم سمت اتاقی که پرونده هارو نگهداری میکردن کل اتاقو زیر رو کردم ولی خبری از اون پرونده نبود دیگه داشتم ناامید میشدم که چشمم خورد به یه پوشه نارجی که تو قفسه بالا بود سریع چهار پایه رو برداشتمو رفتم بالا پوشه رو برداشتمو اسمشو خوندم اره خودش بود خواستم بیام پایین که یهو پام سر خورد داشتم میوفتادم که حس کردم یکی گرفتم
( واو چنقذه رمانتیک افتادم یاده فیلملی کیدراما خخ )
تا چشامو باز کردم دیدم تهیونگه سریع خوذمو جمو جور کردم با یه تشکر کوتاه خواستم از اتاق اطلاعات خارج شم که صدام زد
_هه جونگ واسا کارت دارم
+ببخشید من الان کار دارم باشه واسه بعد
_کارم واجبه
اومد دتبالم منم داشتم از اتاق خارج میشدم که امد و دستمو گرفت
_واسا دیگه چرا فرا....
حرفش با صدای یونجون نصفه موند
و سریع دستمو ول کرد که یونجون نبینه
©خانم دکتر هه جونگ هه جونگی کجایی ?
تنها راهی که میشد از دست تهیونگ خلاص بشم همین بود
+م... من اینجام
و سریع رفتم سمتش
©کجایی کل کمپانیو گشتم
+دنبال من ?
©اره یه کاری باهات داشتم
+خب?
©راستش اونروز رو که واسه چک کردن وزن اومده بودی پیشمون رو یادته ?
+اره
©یادته گفتی من دچار اضافه وزنم
+اها پس برنامه رژیمی میخوای
©افرین باهوش
+باش فردا برات اماده میکنم اقای چو یونجون
©ممنونم دکتر با هوش
گایز
ببخشید دیر شد
نظرات لطفا
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۱۱.۹k
۲۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.