P17
جونگکوک ویو
آروم آروم روش خیمه میزدم پاهاش. و توی پاهام قفل کردم دستاشو بالای سرش بردم
و بوسه ی کوچیکی روی لبهاش گذاشتم لبخند کوچیکی زدم و بعد بغلش کردم
_(هنگه بچه)
+سرشو به سینم تکیه دادم :پفیلا؟(لبخند)
_سرم رو از روی سینش بلند کردم:ن مرسی
+هه من هرچقد میخام با تو خوب باشم…اه بی لیاقت
_کسی ازت نخواست خوبی کنی متوجهی ن
+تو اصن میفهمی من چقد دوست دارم(بلند)
_هه دوسم داری؟حتما معلومه(بلند)
+ات چرا نمیبینی منو
+من دوست دارم(داد)به چه زبونی بگم(داد)
_…
+دوست …دارممم(شمرده شمرده)
_من ندارمممم(بلند)(هعب عشق درد بدیه ن؟🤌🏽💔)
+یدونه زدم توی گوشش ک افتاد روی زمین و رنگ خون رو روی زمین دیدم اون خون زیر پاهاش چ معنی میداد یه لحظه ب خودم اومدم
+ات(داد)
_هق اییییییی
+خوبی بلند شو بریم بیمارستان
_به من دست نزن عوضیییی هققققققققق بچمممم
+براید استایل بغلش کردم:چی
_من…من حامله بودم عوضی هق
+خون به مغزم نمیرسید تا جایی ک میتونستم با تمام توان پام رو روی گاز گذاشته بودم تا فقط به بیمارستان برسم
+پرستار پرستار
(نقش های ک خاص نیستن با*)
*چی شده
+همسرم حامله …
*خیلی خب سریع باید بره بخش
+ات من اینجام باشه گریه نکن
*لطفا اینجا منتظر بمونید
+یکم گذشت دکتر اومد
+حالش چطوره
*خوب هستن فقط…
+فقط چی
*بچرو از دست دادیم متاسفم
+نمیتونستم باور کنم یعنی من خودم با دستای خودم بچه خودم؟کشتمممم
رفتم داخل اتاق پیش ات
روی تخت دراز کشیده بود رفتم کنار تخت خم شدم و سرم رو نزدیک کردم بهش
+چرا بهم نگفتی(آروم)
_چی رو(آروم)
+ک حامله ای(ارومممم)
شما فک کنید کلا آروم حرف میزنن😂🤌🏽
_…
+میدونی الان چیشده دیگه مگه نه؟
_سرم به معنی اره تکون دادم
+همش تقصیر منه
_…
آروم آروم روش خیمه میزدم پاهاش. و توی پاهام قفل کردم دستاشو بالای سرش بردم
و بوسه ی کوچیکی روی لبهاش گذاشتم لبخند کوچیکی زدم و بعد بغلش کردم
_(هنگه بچه)
+سرشو به سینم تکیه دادم :پفیلا؟(لبخند)
_سرم رو از روی سینش بلند کردم:ن مرسی
+هه من هرچقد میخام با تو خوب باشم…اه بی لیاقت
_کسی ازت نخواست خوبی کنی متوجهی ن
+تو اصن میفهمی من چقد دوست دارم(بلند)
_هه دوسم داری؟حتما معلومه(بلند)
+ات چرا نمیبینی منو
+من دوست دارم(داد)به چه زبونی بگم(داد)
_…
+دوست …دارممم(شمرده شمرده)
_من ندارمممم(بلند)(هعب عشق درد بدیه ن؟🤌🏽💔)
+یدونه زدم توی گوشش ک افتاد روی زمین و رنگ خون رو روی زمین دیدم اون خون زیر پاهاش چ معنی میداد یه لحظه ب خودم اومدم
+ات(داد)
_هق اییییییی
+خوبی بلند شو بریم بیمارستان
_به من دست نزن عوضیییی هققققققققق بچمممم
+براید استایل بغلش کردم:چی
_من…من حامله بودم عوضی هق
+خون به مغزم نمیرسید تا جایی ک میتونستم با تمام توان پام رو روی گاز گذاشته بودم تا فقط به بیمارستان برسم
+پرستار پرستار
(نقش های ک خاص نیستن با*)
*چی شده
+همسرم حامله …
*خیلی خب سریع باید بره بخش
+ات من اینجام باشه گریه نکن
*لطفا اینجا منتظر بمونید
+یکم گذشت دکتر اومد
+حالش چطوره
*خوب هستن فقط…
+فقط چی
*بچرو از دست دادیم متاسفم
+نمیتونستم باور کنم یعنی من خودم با دستای خودم بچه خودم؟کشتمممم
رفتم داخل اتاق پیش ات
روی تخت دراز کشیده بود رفتم کنار تخت خم شدم و سرم رو نزدیک کردم بهش
+چرا بهم نگفتی(آروم)
_چی رو(آروم)
+ک حامله ای(ارومممم)
شما فک کنید کلا آروم حرف میزنن😂🤌🏽
_…
+میدونی الان چیشده دیگه مگه نه؟
_سرم به معنی اره تکون دادم
+همش تقصیر منه
_…
۷.۷k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.