قانون اول🔪 p11

ا.ت:.....(گریه اروم)

جیمین:چیشده کوک

ا.ت رفت نشست رو مبل و کوک رفت از پنجره بیرون و نگاه کرد و بعد برگشت و گفت

کوک:ا.ت واقا داشتی میمردی (داد)

جیمین:چیشده؟

بقیه کپ کرده بودن

کوک: واقا داشتی میمردی اگه از یقت نگرفته بودم مرده بودی به خاطر یه بچه الان از دستت چیکار کنم؟(عربده)

ا.ت بیشتر گریه کرد و اینبار با صدا

جی هوپ:کوک آروم باش

ا.ت:هقققق ببخشید هققققق دیگه تکرار نمیکنم هقققققق

کوک: الان این معذرت خواهی اثری داره اگه نگرفته بودم بکشمت عقب الان سینه قبرستون بودی(عربده)

تهیونگ: کوک معذرت خواهی کرد دیگه صداتو بیار پایین(داد)

شوگا:همتون آروم باشید

کوک: باشه ولی فکرشم نکن از تنبیهش دست بردارم

ا.ت رفت پشت نامجون و از لباسش گرفت

تهیونگ:این یکی رو حق میدم

ا.ت:چیو حق میدی اون میخواد منو بکشه(ترسیده)

نامجون:من تو این بابت کاری نمیتونم بکنم

شوگا:منم کاری نمیتونم بکنم کوک بخواد کاری بکنه میکنه

بقبه:ماهم نمیتونیم کاری کنیم

ا.ت:چرا نمیخواید کاری کنید اون میخواد منو بکشه(بلند)

کوک: کم حرف بزن و پاشو بیا

ا.ت:باشه

با جرعت رفت وایساد

ا.ت: قبل مردنم میخوام چیزی بگم

کوک:می‌شنویم

ا.ت: من کاری نکردم که بخوای بکشیم من فقط جون یه بچه رو نجات دادم همین

کوک:تو خودت به کمک نیاز داشتی

ا.ت:دیگه تکرار نمیکنم

کوک:باش ولی

ا.ت:قول دادم

کوک:هوففف فقط اینبار

تهیونگ:خدارو شکر زنده موند خب میخوام قوانین رو بگم