دختر گوجو پارت :۱۰

حاج اقا در حال خواندن آیات الکرسی
حاج آقا: مسافران و بندگان خدا صلواتی محمدی پسند ختم کنید
نانامی: الله هم صلیه الا محمد و اله محمد
گوجو: الله هم صلیه الا محمد و آله محمد

خلبان : در حال فرود آمدن به زمین مقدس ایران هستیم لطفا حجاب رو رعایت کنید
پرسونل هواپیما : خانم ها لطفا چادر بزارین
گوجو: چشم
مگومی : بیب بریم * بیهوش کردن مگومی توسط یوتا *
* همشون چادر گذاشته بودن
گوجو فقط چشم هاش معلوم بود
نانامی چادر رو بر عکس گذاشته بود
نوبارا داشت با می می که چادر گذاشته بودن عکس میگرفتن
سوکونا روسری گذاشته بود
مگومی شال گذاشته بود
یوجی هم چادر گل گلی گذاشته بود *
گوجو: وایی بریم رستوران من گشنمه
سوکونا: بریم

رستوران ***
خواننده رستوران : آخ تو شب یلدای منی
.. دیوونه دوست داشتنی چشمای تو رنگ انار و هندونه شیرینیش ... * حالا ادامه *
گوجو : کدومتون فارسی بلده بخونه
سوکونا: من
گوجو: بیا اسم غذا ها رو بخون و بعد هر غذا رو توضیح بده
اکینا: * تو بغل گوجو خوابیده *
گارسون : خیلی خوش اومدید
شب یلداتون مبارک براتون هندوانه اشانتیوم آوردیم
گوجو: خیلی ممنون ، شب یلدا شما هم مبارک
سوکونا: شب یلدا مبارک
گارسون : چی میل دارین ؟
غذای ویژه ما سبزی پلو با ماهی شکم پر هست
گوجو: همونو میخوریم
می می : من رامن میخوام
گارسون : متاسفانه نداریم ولی اش رشته داریم با اش فاطمه زهرا
می می : همون اش فاطمه زهرا رو میخورم
گارسون: چشم ، دیگه چی بیارم ؟
نانامی : قرمه سبزی با فسنجون با این چیه ؟
گارسون : اها باقالی خورشت
نانامی: اره همونو بیارین
گارسون : دیگه ؟
سوکونا: پلو چتاب بیارین
گارسون: بله ؟
یوجی : خاک بر سرت آبرومون رو بردی
هیچی منظورش پلو کباب بود
گارسون : بله حتما