ماشین خیلی شبیه جیمین بود ولی خدا روشکر مال اون نبود رفتی
ماشین خیلی شبیه جیمین بود ولی خدا روشکر مال اون نبود رفتیم سمت خونه
وقتی رسیدیم خونه اتیش گرفته بود از یک طرف خوشحال بودم دیکه خبری از نامادریم و پدرم نیس
ات : جیمین
جیمین : ات مگه نگفتم نیا
ات : خب چی میشه حالا امدم دا
ات : حالا می تونم یک نفس راحت بکشممممم راحت شدم از دست نامادریم و پدر نامردم
جیمین: ات
ات : بلی
جیمین : پدرت نمرده
ا ت: چییییی
جیمین : فقط نامادریت توی اتیش موند
ات : مگه پدرم کجاس
جیمین : نمی دونم
ات : هوففففف از کجا فهمیدی نانادریم مرده
جیمین : قبل از اینکه اتیش بزنم رفتم تو
یهو گدشی ات زنگ خورد و رفت اون ور
ات : چالیونننن حالت خوبه کجاییی
چالیون : ات توخدا گمک کن بیا ادرسی که میگم
ات : مگه چی سدههه
چالیون : ات تروخدا شب بیا پیشم
ات : خب تو بگو چی شدههه
چالیون : فقط هیچ کس خبر دار نشه حتی به جیمینم نگو اگر منو دوس داری امشب بیا
ات : باشه باشهههه میام
قط کرد
جیمین : ات کی بود
ات : هممم هیچ کس
جیمین : هیچ کس ؟
ات : چالیون بود میگفت یک جای امن پیدا کردن نگران نباش
جیمین : اها اوک
تهیونگ : جیمین خان خیالت راحت شد بریم خونه
ایو : ارهه دا امروز از صبح سرپا بودیم
تهیونگ ایو رو ب
داگ استیال بغل کرد
تهیونگ : حالا دیگه خسته نمیشی
ایو : تو که بغلم کردی خسته گیم رفت
لیا : چندشااااا برین ببسنم
رفتن خونه
شب
ات حاضر شده بود از پله ها امد پایین
جیمین : خوشگلم جایی میری
ات : همم با لیا و ایو میریم بیرون
جیمین : شما که چند ساعت پیش کنار هم بودین
ات : حوصلمون سر رفت
جیمین : باش کجا میری
ات : میریم پارک یکمی قدم بزنیم بیاییم
جیمین : اوک مواظب خودت باش
ات : چشم ددی جونممم بای
جیمین : بای
ات رفت به ادرسی که چالیون گفته بود در خونه رو باز کرد
ات : چالیون
ات : چالیون خونه ای؟؟ من امدم
چالیون : ات
ات : چالیون کجایی خودت روونشون بده
چالیون : کسی که نیومده
ات : نه
چالیون از پله ها اند پایین
ات رفت بغلش کرد
ات : خوشحالم که جات امنه
چالیون : اهوم
یهو از پله هااااااااااا پدر ات امد
علامت پدر ات *
علامت ات +
علامت چالیون ÷
* به دختره هرزه من
+ تو ؟
÷ ات منو ببخش مجبور بودم
+ من ساده رو بگو که زود حرفت رو باور کردم
* دخترممم بیا یک معامله کنیم
+ من با تو معامله نمی کنممم
* شاید خوشت بیاد
ات به سمت در خروجی رفت که چالیون زود رفت و در رو بست
+ برو کنارررر
* دختر جون گوش کن بعدش
چند نفر امدن
وقتی رسیدیم خونه اتیش گرفته بود از یک طرف خوشحال بودم دیکه خبری از نامادریم و پدرم نیس
ات : جیمین
جیمین : ات مگه نگفتم نیا
ات : خب چی میشه حالا امدم دا
ات : حالا می تونم یک نفس راحت بکشممممم راحت شدم از دست نامادریم و پدر نامردم
جیمین: ات
ات : بلی
جیمین : پدرت نمرده
ا ت: چییییی
جیمین : فقط نامادریت توی اتیش موند
ات : مگه پدرم کجاس
جیمین : نمی دونم
ات : هوففففف از کجا فهمیدی نانادریم مرده
جیمین : قبل از اینکه اتیش بزنم رفتم تو
یهو گدشی ات زنگ خورد و رفت اون ور
ات : چالیونننن حالت خوبه کجاییی
چالیون : ات توخدا گمک کن بیا ادرسی که میگم
ات : مگه چی سدههه
چالیون : ات تروخدا شب بیا پیشم
ات : خب تو بگو چی شدههه
چالیون : فقط هیچ کس خبر دار نشه حتی به جیمینم نگو اگر منو دوس داری امشب بیا
ات : باشه باشهههه میام
قط کرد
جیمین : ات کی بود
ات : هممم هیچ کس
جیمین : هیچ کس ؟
ات : چالیون بود میگفت یک جای امن پیدا کردن نگران نباش
جیمین : اها اوک
تهیونگ : جیمین خان خیالت راحت شد بریم خونه
ایو : ارهه دا امروز از صبح سرپا بودیم
تهیونگ ایو رو ب
داگ استیال بغل کرد
تهیونگ : حالا دیگه خسته نمیشی
ایو : تو که بغلم کردی خسته گیم رفت
لیا : چندشااااا برین ببسنم
رفتن خونه
شب
ات حاضر شده بود از پله ها امد پایین
جیمین : خوشگلم جایی میری
ات : همم با لیا و ایو میریم بیرون
جیمین : شما که چند ساعت پیش کنار هم بودین
ات : حوصلمون سر رفت
جیمین : باش کجا میری
ات : میریم پارک یکمی قدم بزنیم بیاییم
جیمین : اوک مواظب خودت باش
ات : چشم ددی جونممم بای
جیمین : بای
ات رفت به ادرسی که چالیون گفته بود در خونه رو باز کرد
ات : چالیون
ات : چالیون خونه ای؟؟ من امدم
چالیون : ات
ات : چالیون کجایی خودت روونشون بده
چالیون : کسی که نیومده
ات : نه
چالیون از پله ها اند پایین
ات رفت بغلش کرد
ات : خوشحالم که جات امنه
چالیون : اهوم
یهو از پله هااااااااااا پدر ات امد
علامت پدر ات *
علامت ات +
علامت چالیون ÷
* به دختره هرزه من
+ تو ؟
÷ ات منو ببخش مجبور بودم
+ من ساده رو بگو که زود حرفت رو باور کردم
* دخترممم بیا یک معامله کنیم
+ من با تو معامله نمی کنممم
* شاید خوشت بیاد
ات به سمت در خروجی رفت که چالیون زود رفت و در رو بست
+ برو کنارررر
* دختر جون گوش کن بعدش
چند نفر امدن
۱۱.۶k
۱۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.