Jazire Iasland ¹
Jazire Iasland ¹
part: 1
ارشد:از ماشین پیاده شدم و چمدونام اوردن
سمیرا:سلام جناب شاهنگ
ارشد:سر برگردوندم ونگاش کردم سلام ب راهم ادامه دادم وارد عمارت شدم و رفتم تو اتاقم
افسانه:در زدم وارد اتاقش شدم سلام ارشدجان خوش اومدی چرا اومدی اینجا
ارشد:سلام عمه
میخاستم تنها باشم یکم
سمیرا:دیدمشون ولی خب نتونستم بگم بهشون تو محوطه منتظرشن
ارشد:متاسفم
حالم یخورده خوب نیست نمیتونم حضور پیداکنم تو جمعتون
زیبا:میتونی بری دنبال ارشد
گفتم از وقتی ک ارشد از امستردام برگرده میتونی نزدیکش بشی
پانی:باشه ازجام پاشدم از پله ها رفتم بالا
ارشد:لباسم عوض کردم موهامو درست کردم رفتم رو پله ها
پانی:عه سلام ارشد
ارشد:بفرمایید
پانی:داشتم میومدم دنبالتون
ارشد:هم پا دارم هم دست خودم میومدم ب راهم ادامع دادم رسیدم ب الاچیق و ب همه سلام دادم نشستم رو صندلی
فرهاد:رنگت پریده ارشد
ارشد:نه حالم خوبه
امیر:سلااامم سلامم خوبی
ارشد:ذوق کردم با دیدن امیر بغلش کردم رفتیم تو محوطه قدم بزنیم و درمورد سفرم باهاش حرف زدم
ارشد:دیدمش ولی نتونستم نزدیکش بشم همین
part: 1
ارشد:از ماشین پیاده شدم و چمدونام اوردن
سمیرا:سلام جناب شاهنگ
ارشد:سر برگردوندم ونگاش کردم سلام ب راهم ادامه دادم وارد عمارت شدم و رفتم تو اتاقم
افسانه:در زدم وارد اتاقش شدم سلام ارشدجان خوش اومدی چرا اومدی اینجا
ارشد:سلام عمه
میخاستم تنها باشم یکم
سمیرا:دیدمشون ولی خب نتونستم بگم بهشون تو محوطه منتظرشن
ارشد:متاسفم
حالم یخورده خوب نیست نمیتونم حضور پیداکنم تو جمعتون
زیبا:میتونی بری دنبال ارشد
گفتم از وقتی ک ارشد از امستردام برگرده میتونی نزدیکش بشی
پانی:باشه ازجام پاشدم از پله ها رفتم بالا
ارشد:لباسم عوض کردم موهامو درست کردم رفتم رو پله ها
پانی:عه سلام ارشد
ارشد:بفرمایید
پانی:داشتم میومدم دنبالتون
ارشد:هم پا دارم هم دست خودم میومدم ب راهم ادامع دادم رسیدم ب الاچیق و ب همه سلام دادم نشستم رو صندلی
فرهاد:رنگت پریده ارشد
ارشد:نه حالم خوبه
امیر:سلااامم سلامم خوبی
ارشد:ذوق کردم با دیدن امیر بغلش کردم رفتیم تو محوطه قدم بزنیم و درمورد سفرم باهاش حرف زدم
ارشد:دیدمش ولی نتونستم نزدیکش بشم همین
۳.۰k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.