•سناریو•
•سناریو•
وقتی باهات قهرن و میگی نگام کن نگات میکنن و میگیری لبشون خیلی سکسی میبوسی[درخواستی]
چان.*تو شکه بعدش که از شک دراومد میگیری جوری میبوستت که نفس کم میاری*
لینو.او تو بدگرل هم میتونستی باشی و ما نمیدونستیم*اینو میگه و شروع میکنه و ی کیس خیلی رومانتیک بهت هدیه میده*
چانگبین.با اینکه باهات قهر بودم
ا.ت.اوکی بابا من میرم
چانگبین.قهر نکن بیب میگم با اینکه باهات قهر بودم ولی خیلی عاشقتم
ا.ت.*دوباره میبوستش*
هان.خودت خواسی*دکمه های لباسشو باز میکنی ببینه چقدر تحمل میکنی ولی توهم کم نمیاری و لباستو درمیاری*
ا.ت.من و دست کم گرفتی
هان.من میخواستم تحمل تورو ببینم اما میدونی که من زیاد نمیتونم تحمل کنم
ای.ان:خیلی دوست دارم
هیونجین.فک کنم هرروز باید قهر کنم و تو اینطوری از دلم دربیاری
ا.ت.مشکلی نیس اما نیاز نیس قهر کنی.......
سونگمین.[همون لحظه لباسای خودشو خودتو درمیاره و بله]
فیلیکس.پرش زمانی به فردا
فیلیکس.ا.ت اسم بچه هامونو چی بزاریم
ا.ت .نمیدونم
وقتی باهات قهرن و میگی نگام کن نگات میکنن و میگیری لبشون خیلی سکسی میبوسی[درخواستی]
چان.*تو شکه بعدش که از شک دراومد میگیری جوری میبوستت که نفس کم میاری*
لینو.او تو بدگرل هم میتونستی باشی و ما نمیدونستیم*اینو میگه و شروع میکنه و ی کیس خیلی رومانتیک بهت هدیه میده*
چانگبین.با اینکه باهات قهر بودم
ا.ت.اوکی بابا من میرم
چانگبین.قهر نکن بیب میگم با اینکه باهات قهر بودم ولی خیلی عاشقتم
ا.ت.*دوباره میبوستش*
هان.خودت خواسی*دکمه های لباسشو باز میکنی ببینه چقدر تحمل میکنی ولی توهم کم نمیاری و لباستو درمیاری*
ا.ت.من و دست کم گرفتی
هان.من میخواستم تحمل تورو ببینم اما میدونی که من زیاد نمیتونم تحمل کنم
ای.ان:خیلی دوست دارم
هیونجین.فک کنم هرروز باید قهر کنم و تو اینطوری از دلم دربیاری
ا.ت.مشکلی نیس اما نیاز نیس قهر کنی.......
سونگمین.[همون لحظه لباسای خودشو خودتو درمیاره و بله]
فیلیکس.پرش زمانی به فردا
فیلیکس.ا.ت اسم بچه هامونو چی بزاریم
ا.ت .نمیدونم
۱۵.۳k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.