سناریو درخواستی
وقتی به یه پسر دیگه توجه میکنی "جین"
توی یه پارتی بودین که جین یهو متوجه نگاه خیره و اشاره هات به یه پسره میشه
عصبی تو و اون پسرو نگاه میکنه
یکم که میگذره تند از جاش بلند میشه و لیوانشو میکوبه رو میز
جین:بلند شو
ا/ت:چ..چی؟
جین (با داد):بهت میگم بلند شو نمیشنوییی؟سریع از این محیط کثیف گمشو بیرون
ا/ت:منظورت چیه جین
جین دوتا دستشو میزاره کنار کمرشو اینور اونورو نگاه میکنه و همزمان با بالا پایین کردن سرش میگه:نمیای بریم؟باشه پس تو اینجا بمون اون پسر کوچولو رو میبریم بیرون... اصن بیرون چرا بیا کلا از دنیا بیرونش کنیم
یکی از بطری شیشه ای هارو بر میداره و میره به محض رسیدن به پسره شبشه رو توی سرش میشکونه و میچسبونتش به دیوار و یقه شو میگیره
جین:داشتی کیو نگاه میکردی عوضی هاااا؟
یه عالمه مشت بارش میکنه و میندازتش زمینو پاشو روی قفسه ی سینه اش میزاره و رو به تو میگه : بیا ، لیاقتت همینه
به پسره اشاره میکنه و میگه:یه عوضب با یه قیافه ی نابود که حتی نمیتونه از خودش دفاع کنه
بعد از اونجا میره بیرونو تورو اونجا ول میکنه و توی خیابونا راه میره و با اعصبانیت گریه میکنه...
توی یه پارتی بودین که جین یهو متوجه نگاه خیره و اشاره هات به یه پسره میشه
عصبی تو و اون پسرو نگاه میکنه
یکم که میگذره تند از جاش بلند میشه و لیوانشو میکوبه رو میز
جین:بلند شو
ا/ت:چ..چی؟
جین (با داد):بهت میگم بلند شو نمیشنوییی؟سریع از این محیط کثیف گمشو بیرون
ا/ت:منظورت چیه جین
جین دوتا دستشو میزاره کنار کمرشو اینور اونورو نگاه میکنه و همزمان با بالا پایین کردن سرش میگه:نمیای بریم؟باشه پس تو اینجا بمون اون پسر کوچولو رو میبریم بیرون... اصن بیرون چرا بیا کلا از دنیا بیرونش کنیم
یکی از بطری شیشه ای هارو بر میداره و میره به محض رسیدن به پسره شبشه رو توی سرش میشکونه و میچسبونتش به دیوار و یقه شو میگیره
جین:داشتی کیو نگاه میکردی عوضی هاااا؟
یه عالمه مشت بارش میکنه و میندازتش زمینو پاشو روی قفسه ی سینه اش میزاره و رو به تو میگه : بیا ، لیاقتت همینه
به پسره اشاره میکنه و میگه:یه عوضب با یه قیافه ی نابود که حتی نمیتونه از خودش دفاع کنه
بعد از اونجا میره بیرونو تورو اونجا ول میکنه و توی خیابونا راه میره و با اعصبانیت گریه میکنه...
۴.۷k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.