انیمه بازار سری اول : شبدر سیاه🙂 خلاصه داستان : آستا و یو
انیمه بازار سری اول : شبدر سیاه🙂 خلاصه داستان : آستا و یونو در اوایل تولد در کلیسایی رها شدند و به شکل جدا نشدنی با هم رشد کردند. در دوران کودکی آنها با یکدیگر عهدی بستند امپراتور جادوگران شوند رقابت کنند. هرچند، وقتی بزرگ شدند تفاوتی بین آنها آشکار شد. یونو نابغه ای در جادوگری با قدرت و تسلط بالا بود، درحالی که آستا نمی توانست از جادو استفاده کند(یعنی کلا پنالتی شده بنده خدا). ولی تلاش میکرد کمبود خود را با تمرین فیزیکی جبران کند. وقتی آنها در سن 15 سالگی گریمورشان را دریافت کردند، یونو کتابی شگفت انگیز با شبدر چهار برگ دریافت کرد (به اکثر مردم شبدر سه برگ میرسد)، درحالی که به آستا هیچ چیز نرسید(از اونجایی که خودم دارم این انیمه رو می بینم تنها جاییه که دلم براش سوخت). هرچند، وقتی یونو در خطر بود حقیقت در مورد قدرت آستا نمایان شد؛ به او یک گریمور با شبدر پنج پرگ رسید، یک “شبدر سیاه”! اکنون دو دوست پا در عرصه جهان میگذارند، هردو با هدفی یکسان !
۲.۹k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.