سوکوکو درخواستی پارت ۳
سوکوکو درخواستی پارت ۳
چویا : آره
دازای : اگه بخوای میتونم بهت یاد بدم قدرتتو کنترل کنی
چویا : واقعا مگه موحبتی هم داری
دازای : آره من ضد موحبتم من موحبتو خنثی کنم
چویا : خیلی خوب ممنون
از دید چویا
پسر خوبیه ولی یکم فقط یکما باحاله
چویا : خب من دیگه باید برم
دازای : ولی الان راه رفتن برات سخته سرت گیج میره
چویا : سعی میکنم وستای راه از جاذبه استفاده کنم
دازای : میخوای باهات بیام
چویا : نه نیازی نیست
و بلند شدم خیلی سرم گیج میره پاهام داره می لرزه نه خودمو جعمو جور کردم
چویا : بازم ممنون خدافظ
دازای : خدافظ
آه هر وقت از جاذبه استفاده میکنم میوفتم نباید ازش استفاده کنم
رفتم خونه و مستقیم رفتم توی تخت
آه امروز خیلی بد بود
ببخشید کوتاه بود الان تا ساعت ۳ پارت میدم ☺️
چویا : آره
دازای : اگه بخوای میتونم بهت یاد بدم قدرتتو کنترل کنی
چویا : واقعا مگه موحبتی هم داری
دازای : آره من ضد موحبتم من موحبتو خنثی کنم
چویا : خیلی خوب ممنون
از دید چویا
پسر خوبیه ولی یکم فقط یکما باحاله
چویا : خب من دیگه باید برم
دازای : ولی الان راه رفتن برات سخته سرت گیج میره
چویا : سعی میکنم وستای راه از جاذبه استفاده کنم
دازای : میخوای باهات بیام
چویا : نه نیازی نیست
و بلند شدم خیلی سرم گیج میره پاهام داره می لرزه نه خودمو جعمو جور کردم
چویا : بازم ممنون خدافظ
دازای : خدافظ
آه هر وقت از جاذبه استفاده میکنم میوفتم نباید ازش استفاده کنم
رفتم خونه و مستقیم رفتم توی تخت
آه امروز خیلی بد بود
ببخشید کوتاه بود الان تا ساعت ۳ پارت میدم ☺️
۵.۳k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.