پارت سوم
پارت سوم
ویو فیلیکس
دیدم گوشیم زنگ خورد ا/ت بود مگه قرار نبود با نامی بره بیرون چرا به من زنگ زده اخهه
ا/ت:سلام دادشی جونم(با ناراحتی)
فیلیکس:سلاممم قشنگم خوبی
ا/ت:هعی تو چطوری (با ناراحتی)
فیلیکس:چیزی شده کی ناراحتت کرده
ا/ت:هعئ با نامی کات کردم هققققققققق
فیلیکس:چرااا
ا/ت:برو از خودش بپرس (با گریه)
فیلیکس:بهم بگووو دارم نگرانت میشم
ا/ت:من که مهم نیستم برو واسه یونا نگران شو
فیلیکس:ا/ت حسود بازی رو بزار کنار
ا/ت:نمیخوام حالم خوب نیس اصلا(با گریه)
فیلیکس:بیام پیشت حرف بزنیم
ا/ت:نمیخوام
فیلیکس:ا/تتتتتتتتتتتت
ا/ت:خب من برم بخوابم حالم خوب نیس اصلا
فیلیکس:نگفتی چرا با نامی کات کردیا
ا/ت:برو از خودش بپرس
فیلیکس:باش
ا/ت:کاری نداری؟
فیلیکس:نه خواهریی مواظب خودت باش ناراحتم نباش
ا/ت:باشهه قشنگممم بایییی
فیلیکس:بای
ویو نامی
اومدم خونه حالم اصلا خوب نبود من با اون دختره وارد رابطه هم نبودم ولی ا/ت باور نمیکرد خب حقم داشت باور نکنه منم بودم باور نمیکردم
ا/ت تموم زندگیم بود که اونو از دست دادم
اینقدر مست کردم که حتی نمیتونستم رو پاهای خودم وایسم دیدم گوشیم زنگ میخوره
نامی:ا/ت برگرددد تو رو خداااا
فیلیکس:به خودت بیا دادش
نامی:من ا/تمو میخوام هققققققققققققق
فیلیکس:خب دیگه از دستش دادی
نامی:نهههه از دستش ندادم ا/ت هنوز مال منههه به هیچ کس هم نمیدمش
فیلیکس:دادش دیوونه شدی.........
نامی:آره واسه ا/ت شدم
فیلیکس:تو حالت اوکی نیس الان میام پیشت
نامی:با ا/ت بیاااا میخوام ببینمش
فیلیکس:خدایااا منو از دست این بکش راحت شم
نامی:هقققققققققققققق ا/تتتتتتت
فیلیکس:مواظب خودت باش الان میام پیشت فقط کاری نمیکنیاا
نامی:ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتمممم رو میخوام
فیلیکس میره خونه ی نامی ...............
تق تق (مثلا در میزه🗿)
تا در باز میشه نامی میوفته رو فیلیکس
فیلیکس:نامی حالت اصلا خوب نیس
نامی:ا/تمو از دست دادم تو میگی خوب باید باشم
فیلیکس:خوبه حالا خودت این کارو کردی
نامی:من نکردم اون عوضی اون کارو کرد
فیلیکس:خب حالا ولش کن بیا بریم داخل
نامی:باش
فیلیکس:ببین نامی ا/ت هم حالش خوب نیس به هر حال کاری باهاش کردی کوچیک نبود که
نامی:هقققققققققققق
فیلیکس:چیشده دوباره
نامی:ا/ت واسه منه عوضی حالش بده خدا بگم چیکارم نکنه( ادمین: نامی جونم به خودت احترام بزار ا/ت که لیاقتت رو نداره)
فیلیکس:خب حالا چیزی که شده دیگه نمیشه کاریش کرد
نامی:باید درست شه وگرنه من بدون ا/ت نمیتونم زندگی کنم
فیلیکس:باشه حالا تازه قدرش رو دونستی.....
نامی:رفیق یه خواهشی ازت دارم
فیلیکس:چیههه
نامی:میشه بری به ا/ت بگی که نامی غلط کرده اگه نیاد من خودمو میکشم گفتا باشم(ادمین نامیییی چی داری میگی هااااااااا)
فیلیکس:میگم بهش امیدوارم کع قبول کنه....
《بیا پایین بقیع ی داستان》
تا اینجا اومدی منتظر چی بودی🗿
خب بقیه ی داستان تو پارت چهارم........
《《《《《《《《《《《《《شرط پارت بعدی》》》》》》》》》》》》》》》
لایک:²⁵
کامنت:⁷
ویو فیلیکس
دیدم گوشیم زنگ خورد ا/ت بود مگه قرار نبود با نامی بره بیرون چرا به من زنگ زده اخهه
ا/ت:سلام دادشی جونم(با ناراحتی)
فیلیکس:سلاممم قشنگم خوبی
ا/ت:هعی تو چطوری (با ناراحتی)
فیلیکس:چیزی شده کی ناراحتت کرده
ا/ت:هعئ با نامی کات کردم هققققققققق
فیلیکس:چرااا
ا/ت:برو از خودش بپرس (با گریه)
فیلیکس:بهم بگووو دارم نگرانت میشم
ا/ت:من که مهم نیستم برو واسه یونا نگران شو
فیلیکس:ا/ت حسود بازی رو بزار کنار
ا/ت:نمیخوام حالم خوب نیس اصلا(با گریه)
فیلیکس:بیام پیشت حرف بزنیم
ا/ت:نمیخوام
فیلیکس:ا/تتتتتتتتتتتت
ا/ت:خب من برم بخوابم حالم خوب نیس اصلا
فیلیکس:نگفتی چرا با نامی کات کردیا
ا/ت:برو از خودش بپرس
فیلیکس:باش
ا/ت:کاری نداری؟
فیلیکس:نه خواهریی مواظب خودت باش ناراحتم نباش
ا/ت:باشهه قشنگممم بایییی
فیلیکس:بای
ویو نامی
اومدم خونه حالم اصلا خوب نبود من با اون دختره وارد رابطه هم نبودم ولی ا/ت باور نمیکرد خب حقم داشت باور نکنه منم بودم باور نمیکردم
ا/ت تموم زندگیم بود که اونو از دست دادم
اینقدر مست کردم که حتی نمیتونستم رو پاهای خودم وایسم دیدم گوشیم زنگ میخوره
نامی:ا/ت برگرددد تو رو خداااا
فیلیکس:به خودت بیا دادش
نامی:من ا/تمو میخوام هققققققققققققق
فیلیکس:خب دیگه از دستش دادی
نامی:نهههه از دستش ندادم ا/ت هنوز مال منههه به هیچ کس هم نمیدمش
فیلیکس:دادش دیوونه شدی.........
نامی:آره واسه ا/ت شدم
فیلیکس:تو حالت اوکی نیس الان میام پیشت
نامی:با ا/ت بیاااا میخوام ببینمش
فیلیکس:خدایااا منو از دست این بکش راحت شم
نامی:هقققققققققققققق ا/تتتتتتت
فیلیکس:مواظب خودت باش الان میام پیشت فقط کاری نمیکنیاا
نامی:ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتمممم رو میخوام
فیلیکس میره خونه ی نامی ...............
تق تق (مثلا در میزه🗿)
تا در باز میشه نامی میوفته رو فیلیکس
فیلیکس:نامی حالت اصلا خوب نیس
نامی:ا/تمو از دست دادم تو میگی خوب باید باشم
فیلیکس:خوبه حالا خودت این کارو کردی
نامی:من نکردم اون عوضی اون کارو کرد
فیلیکس:خب حالا ولش کن بیا بریم داخل
نامی:باش
فیلیکس:ببین نامی ا/ت هم حالش خوب نیس به هر حال کاری باهاش کردی کوچیک نبود که
نامی:هقققققققققققق
فیلیکس:چیشده دوباره
نامی:ا/ت واسه منه عوضی حالش بده خدا بگم چیکارم نکنه( ادمین: نامی جونم به خودت احترام بزار ا/ت که لیاقتت رو نداره)
فیلیکس:خب حالا چیزی که شده دیگه نمیشه کاریش کرد
نامی:باید درست شه وگرنه من بدون ا/ت نمیتونم زندگی کنم
فیلیکس:باشه حالا تازه قدرش رو دونستی.....
نامی:رفیق یه خواهشی ازت دارم
فیلیکس:چیههه
نامی:میشه بری به ا/ت بگی که نامی غلط کرده اگه نیاد من خودمو میکشم گفتا باشم(ادمین نامیییی چی داری میگی هااااااااا)
فیلیکس:میگم بهش امیدوارم کع قبول کنه....
《بیا پایین بقیع ی داستان》
تا اینجا اومدی منتظر چی بودی🗿
خب بقیه ی داستان تو پارت چهارم........
《《《《《《《《《《《《《شرط پارت بعدی》》》》》》》》》》》》》》》
لایک:²⁵
کامنت:⁷
۳.۰k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.