💠رسول خدا(ص) اگر نبود بودن را چه سود؟!.....💠
روزنامه کيهان 1402/11/18
💠رسول خدا(ص) اگر نبود بودن را چه سود؟! (یادداشت روز)💠
۱- گفتهاند «حدیث مکرر، ملالآور است» و بیحساب نگفتهاند. ولی برخی از گفتهها، شنیدهها و نوشتهها وقتی به تکرار مینشینند، حال و هوای اولیه خود را دارند و دل و جان را به سمت و سوی بار اول میکشانند، مخصوصاً اگر سخن از پاکان و برگزیدگان در میان باشد. خاطرهای را که در پی خواهد آمد، پیش از این نیز در مطلع یکی از یادداشتهای کیهان آورده بودیم. نقل دوباره این خاطره برای خوانندگان عزیزی که آن یادداشت را خوانده بودند «حدیث مکرر» است اما، امید آن که با توجه به موضوع آن، خالی از لطف نباشد. بخوانید!
۲- «در نوجوانی از استاد شهید مرتضی مطهری سؤالی پرسیده بودم و از مرحوم علامه جعفری نیز، پاسخها دقیق بود و قانعکننده. اما، آن شب پاسخی از نوع دیگر یافتم که دلنشین بود و مصداق عینی آنچه بزرگان یادشده با دلایل نظری گفته بودند.
آن شب اولین شب موشکباران تهران بود. اولین موشک ساعتی به غروب مانده در خیابان شیخ هادی فرود آمده و بیمارستانی را ویران کرده بود. مردم هنوز نمیدانستند که آن غرشها و انفجارهای مهیب و پیدرپی ناشی از موشکپرانی عراق است. تصور میکردند بمباران هوایی است، مثل دفعات قبل و در تعجب که چرا مثل همیشه قبل از بمباران آژیر قرمز کشیده نمیشود! ما در سپاه میدانستیم که موشکهای عراقی -بخوانید تولید مشترک شوروی سابق، آمریکا و انگلیس- است که با افزایش برد به تهران رسیده است. خیابانهای تهران خلوت بود و موشکها هرازچندگاه با غرشی بلند به آسمان تهران میرسید و چند ثانیه بعد، صدای انفجاری مهیب در فضا میپیچید... اوایل شب بود که موشک دیگری از راه رسید، خط آتش آن نشان میداد که به سمت کوههای شمال تهران میرود و بعد... انفجاری مهیب در همان حوالی... یکی از برادران سپاه که در کنارم بود با رنگ پریده پرسید؛ جماران؟!... هر دو به دلشوره افتادیم... با برادران سپاه در جماران تماس گرفتیم... خبری نبود.
قلبمان که به سختی در طپش بود، آرام گرفت... راستی اگر آن شب یکی از موشکها به جماران و خانه محقر و بدون پناهگاه امام اصابت میکرد چه میشد؟ تصور فاجعه نیز هولناک بود... اگر امام میرفت؟... آن شب این سؤال در ذهن نگارنده با نگرانی چرخید و چرخید تا به اینجا رسید که اگر موهبتی به نام خمینی نبود چه میشد؟... ما میماندیم و دنیای پر از پلشتیها و آدمها و مکتبهای بدرد نخوری که دنیا را احاطه کرده بودند. ما میماندیم و لیبرال دموکراسی خفن غرب و سردمداران بیشخصیت و عفن آن. ما میماندیم و شوروی و مارکسیسم انسانیتسوز، آمریکا که نوادگان دزدان دریایی در آن به حکومت رسیده بودند. ...انگلیس استعمارگر و خبیث... دنیایی با این رنگ و بو و مکتبهایی با این سمت و سو به چه دردی میخورد؟...
کم کم به پاسخ آن سؤال نزدیک شده بودم... اگر رسولخدا(ص) نبود و محمدمصطفی(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، بودن در دنیا با کدام بهانهای توجیهپذیر بود؟... و خلقت مردمان و آفرینش زمین و آسمان را چه سود؟!...هیچ!... و این پاسخ دلنشین و توضیح خالی از ابهامی بود برای آن کلام نورانی که خدای مهربان خطاب به رسول گرامی اسلام فرموده بود... «لولاک لما خلقت الافلاک... اگر تو نبودی، جهان را نمیآفریدم...» ... راستی، اگر او نبود، بودن را چه سود»؟!
۳- در آیات دوم و سوم سوره جمعه آمده است؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ* وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ*... اوست که در میان مردم درس ناخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگیهای فکری و روحی] پاک کند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!* و [نیز پیامبر را] بر مردمی دیگر که هنوز به آنان [اعراب] نپیوستهاند [برانگیخت]. و او توانای شکستناپذیر و حکیم است*.
بعد از نزول این آیات، حاضران پرسیدند: منظور از این «گروه دیگر» که هنوز به اعراب نپیوستهاند چه کسانی هستند؟ رسول خدا(ص) دست برشانه سلمان فارسی نهاد و فرمود «منظور خدا، این مرد و قوم اوست»
حسین شریعتمداری
💠رسول خدا(ص) اگر نبود بودن را چه سود؟! (یادداشت روز)💠
۱- گفتهاند «حدیث مکرر، ملالآور است» و بیحساب نگفتهاند. ولی برخی از گفتهها، شنیدهها و نوشتهها وقتی به تکرار مینشینند، حال و هوای اولیه خود را دارند و دل و جان را به سمت و سوی بار اول میکشانند، مخصوصاً اگر سخن از پاکان و برگزیدگان در میان باشد. خاطرهای را که در پی خواهد آمد، پیش از این نیز در مطلع یکی از یادداشتهای کیهان آورده بودیم. نقل دوباره این خاطره برای خوانندگان عزیزی که آن یادداشت را خوانده بودند «حدیث مکرر» است اما، امید آن که با توجه به موضوع آن، خالی از لطف نباشد. بخوانید!
۲- «در نوجوانی از استاد شهید مرتضی مطهری سؤالی پرسیده بودم و از مرحوم علامه جعفری نیز، پاسخها دقیق بود و قانعکننده. اما، آن شب پاسخی از نوع دیگر یافتم که دلنشین بود و مصداق عینی آنچه بزرگان یادشده با دلایل نظری گفته بودند.
آن شب اولین شب موشکباران تهران بود. اولین موشک ساعتی به غروب مانده در خیابان شیخ هادی فرود آمده و بیمارستانی را ویران کرده بود. مردم هنوز نمیدانستند که آن غرشها و انفجارهای مهیب و پیدرپی ناشی از موشکپرانی عراق است. تصور میکردند بمباران هوایی است، مثل دفعات قبل و در تعجب که چرا مثل همیشه قبل از بمباران آژیر قرمز کشیده نمیشود! ما در سپاه میدانستیم که موشکهای عراقی -بخوانید تولید مشترک شوروی سابق، آمریکا و انگلیس- است که با افزایش برد به تهران رسیده است. خیابانهای تهران خلوت بود و موشکها هرازچندگاه با غرشی بلند به آسمان تهران میرسید و چند ثانیه بعد، صدای انفجاری مهیب در فضا میپیچید... اوایل شب بود که موشک دیگری از راه رسید، خط آتش آن نشان میداد که به سمت کوههای شمال تهران میرود و بعد... انفجاری مهیب در همان حوالی... یکی از برادران سپاه که در کنارم بود با رنگ پریده پرسید؛ جماران؟!... هر دو به دلشوره افتادیم... با برادران سپاه در جماران تماس گرفتیم... خبری نبود.
قلبمان که به سختی در طپش بود، آرام گرفت... راستی اگر آن شب یکی از موشکها به جماران و خانه محقر و بدون پناهگاه امام اصابت میکرد چه میشد؟ تصور فاجعه نیز هولناک بود... اگر امام میرفت؟... آن شب این سؤال در ذهن نگارنده با نگرانی چرخید و چرخید تا به اینجا رسید که اگر موهبتی به نام خمینی نبود چه میشد؟... ما میماندیم و دنیای پر از پلشتیها و آدمها و مکتبهای بدرد نخوری که دنیا را احاطه کرده بودند. ما میماندیم و لیبرال دموکراسی خفن غرب و سردمداران بیشخصیت و عفن آن. ما میماندیم و شوروی و مارکسیسم انسانیتسوز، آمریکا که نوادگان دزدان دریایی در آن به حکومت رسیده بودند. ...انگلیس استعمارگر و خبیث... دنیایی با این رنگ و بو و مکتبهایی با این سمت و سو به چه دردی میخورد؟...
کم کم به پاسخ آن سؤال نزدیک شده بودم... اگر رسولخدا(ص) نبود و محمدمصطفی(ص) به پیامبری مبعوث نشده بود، بودن در دنیا با کدام بهانهای توجیهپذیر بود؟... و خلقت مردمان و آفرینش زمین و آسمان را چه سود؟!...هیچ!... و این پاسخ دلنشین و توضیح خالی از ابهامی بود برای آن کلام نورانی که خدای مهربان خطاب به رسول گرامی اسلام فرموده بود... «لولاک لما خلقت الافلاک... اگر تو نبودی، جهان را نمیآفریدم...» ... راستی، اگر او نبود، بودن را چه سود»؟!
۳- در آیات دوم و سوم سوره جمعه آمده است؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ* وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ*... اوست که در میان مردم درس ناخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگیهای فکری و روحی] پاک کند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!* و [نیز پیامبر را] بر مردمی دیگر که هنوز به آنان [اعراب] نپیوستهاند [برانگیخت]. و او توانای شکستناپذیر و حکیم است*.
بعد از نزول این آیات، حاضران پرسیدند: منظور از این «گروه دیگر» که هنوز به اعراب نپیوستهاند چه کسانی هستند؟ رسول خدا(ص) دست برشانه سلمان فارسی نهاد و فرمود «منظور خدا، این مرد و قوم اوست»
حسین شریعتمداری
۱.۲k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.