پارت شیش
جوکیونگ ـ مامانی اون مرده که اون روز تو کافه دیدی رو امروز می تونم ببینم
سویونگ ـ نمی دونم حالا قراره یه اتاق داخل شزکت بهش بدیم
جوکیونگ ـ راست می گی مامان
سویونگ ـ معلومه دروغم کجا بود
راستی چی شده باهاش جور شدی
جوکیونگ ـ عه مامان اخه باهام خیلی مهربونه خیلی هم خوشگله
سویونگ ـ ای کلک حالا بدو پیاده شو که رسیدیم
جوکیونگ ـ باشه مامام
سویونگ ـ من می رم توی اتاق گارم تو هم می تونی توی شرکت بازی کنی کاری داشتی می تونی بیای توی اتاق من
جوکیونگ ـ باشه مامان
از زبان کوک
امروز می خواو یه سر برم شرکت سویونگ
سویونگ ـ نمی دونم حالا قراره یه اتاق داخل شزکت بهش بدیم
جوکیونگ ـ راست می گی مامان
سویونگ ـ معلومه دروغم کجا بود
راستی چی شده باهاش جور شدی
جوکیونگ ـ عه مامان اخه باهام خیلی مهربونه خیلی هم خوشگله
سویونگ ـ ای کلک حالا بدو پیاده شو که رسیدیم
جوکیونگ ـ باشه مامام
سویونگ ـ من می رم توی اتاق گارم تو هم می تونی توی شرکت بازی کنی کاری داشتی می تونی بیای توی اتاق من
جوکیونگ ـ باشه مامان
از زبان کوک
امروز می خواو یه سر برم شرکت سویونگ
۷.۸k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.