بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
البته باید هم چنین بگویند و انتظار دیگری نیز نمی رود. بالاخره ضدتبلیغ در جنگ روانی باید مرتب حرف بزند، چرا که قویترین اسلحه این جنگ، همان کلام است. ولی انصافاً باید اذعان نمود که یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما این است که اولاً همه حرف میزنند و ثانیاً هر کس نیز هر چه دلش خواست می گوید. از رییس جمهور و نماینده مجلس گرفته تا استاد دانشگاه و روزنامه نگار، تا طلبه و حضرت آیتالله، تا دانشجو و استاد دانشگاه، تا کارگردان و هنرپیشه، تا راننده تاکسی و آرایشگر و بقّال سر کوچه!
الحمدلله همه اسلامشناس، مفسر قرآن، متخصص در ادیان، تاریخدان و ادیب و نیز تحلیلگر سیاسی هستند. گاهی مجتهد شده و فتوا نیز میدهند، گاهی میگویند: اسلام این را نگفته و آخوندها ساختهاند، چنان چه اغلب پزشک میشوند و برای یک دیگر نسخه نیز میپیچند.
یک حکایت واقعی : سوار تاکسی شدم، در مسیری از تجریش تا میدان هفت تیر. همین که سه خانم با انواع بوی عطری که مخلوط آنها سر درد میآورد سوار شدند و بنده نیز جلو نشسته بودم و تاکسی به راه افتاد، راننده مانند یک نماینده سیاسی پشت تریبون شروع کرد.از امام خمینی (ره)، تاجنگ، رزمندگان، رهبر، دولت، مجلس و ... همه را به باد انتقاد گرفت، البته نه انتقاد واقعی، بلکه همه دروغ، تهمت، شایعه و حتی ناسزا - نزدیک رسیدن به ایستگاه کریمخان گفت: البته مملکت خفقان است، هیچ کس حق ندارد حرف بزند، همین که حرف بزنی، پاسدارها شما را میگیرند و با دستش گردنش را نشان داد! به او گفتم: شما که هر چه دلت خواست گفتی. گفت: نه معلوم بود که شما از رژیم نیستید. و جالب بود که یکی از آن خانمها به او گفت: سرم را بردی آنقدر حرف زدی و آن هم حرف های بیخود.
الف)- هر کس میگوید:در کشور ما مردم حق سیاسی ندارند و کسی نمیتواند حرف بزند و یا میداند و عمداً دروغ میگوید، پس جاهلِ خائنی است که خواسته یا ناخواسته نقش ستون پنجم را بازی میکند؛ و یا واقعاً نمی داند، چرا که اصلاً ارتباطی با داخل ندارد. همه ارتباطش خلاصه شده به فیسبوک وبیبیسی و ووآ و ... .
ب) - امروزه امریکا و اروپا به این نتیجه رسیدهاند که معنای دموکراسی این نیست که مردم در صحنه باشند و در هر امری نظر بدهند و رأیشان نیز حتماً حایز اهمیت باشد، بلکه فقط نخبگان باید حرف بزنند و تصمیم بگیرند، آن هم در چارچوبی که نظام حاکم تعیین کرده است.لذا حتی دانشمندِ مورخ نیز تحقیق زیادی کند و یا حرف زیادی بزند، رسماً و علناً محاکمه و محکوم می شود.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
البته باید هم چنین بگویند و انتظار دیگری نیز نمی رود. بالاخره ضدتبلیغ در جنگ روانی باید مرتب حرف بزند، چرا که قویترین اسلحه این جنگ، همان کلام است. ولی انصافاً باید اذعان نمود که یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما این است که اولاً همه حرف میزنند و ثانیاً هر کس نیز هر چه دلش خواست می گوید. از رییس جمهور و نماینده مجلس گرفته تا استاد دانشگاه و روزنامه نگار، تا طلبه و حضرت آیتالله، تا دانشجو و استاد دانشگاه، تا کارگردان و هنرپیشه، تا راننده تاکسی و آرایشگر و بقّال سر کوچه!
الحمدلله همه اسلامشناس، مفسر قرآن، متخصص در ادیان، تاریخدان و ادیب و نیز تحلیلگر سیاسی هستند. گاهی مجتهد شده و فتوا نیز میدهند، گاهی میگویند: اسلام این را نگفته و آخوندها ساختهاند، چنان چه اغلب پزشک میشوند و برای یک دیگر نسخه نیز میپیچند.
یک حکایت واقعی : سوار تاکسی شدم، در مسیری از تجریش تا میدان هفت تیر. همین که سه خانم با انواع بوی عطری که مخلوط آنها سر درد میآورد سوار شدند و بنده نیز جلو نشسته بودم و تاکسی به راه افتاد، راننده مانند یک نماینده سیاسی پشت تریبون شروع کرد.از امام خمینی (ره)، تاجنگ، رزمندگان، رهبر، دولت، مجلس و ... همه را به باد انتقاد گرفت، البته نه انتقاد واقعی، بلکه همه دروغ، تهمت، شایعه و حتی ناسزا - نزدیک رسیدن به ایستگاه کریمخان گفت: البته مملکت خفقان است، هیچ کس حق ندارد حرف بزند، همین که حرف بزنی، پاسدارها شما را میگیرند و با دستش گردنش را نشان داد! به او گفتم: شما که هر چه دلت خواست گفتی. گفت: نه معلوم بود که شما از رژیم نیستید. و جالب بود که یکی از آن خانمها به او گفت: سرم را بردی آنقدر حرف زدی و آن هم حرف های بیخود.
الف)- هر کس میگوید:در کشور ما مردم حق سیاسی ندارند و کسی نمیتواند حرف بزند و یا میداند و عمداً دروغ میگوید، پس جاهلِ خائنی است که خواسته یا ناخواسته نقش ستون پنجم را بازی میکند؛ و یا واقعاً نمی داند، چرا که اصلاً ارتباطی با داخل ندارد. همه ارتباطش خلاصه شده به فیسبوک وبیبیسی و ووآ و ... .
ب) - امروزه امریکا و اروپا به این نتیجه رسیدهاند که معنای دموکراسی این نیست که مردم در صحنه باشند و در هر امری نظر بدهند و رأیشان نیز حتماً حایز اهمیت باشد، بلکه فقط نخبگان باید حرف بزنند و تصمیم بگیرند، آن هم در چارچوبی که نظام حاکم تعیین کرده است.لذا حتی دانشمندِ مورخ نیز تحقیق زیادی کند و یا حرف زیادی بزند، رسماً و علناً محاکمه و محکوم می شود.(ادامه دارد...)
۸۷۴
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.