ادامه...
ادامه...
----------
ات: حالت خوبه...؟!
دستش رو روی دستم گذاشت و گفت
جیهوپ: پیش تو مگه میشه لحظه ایی به بد بودن حالم فک کنم:)
لبخندی از خوشحالی زدم...
سفارشامون رو آوردن.
بعد از خوردن قهوه از اون محوطه خارج شدیم...
یکمی میشد که قدم میزدیم. احساس خیس شدن داشتم. بارون نم نم میزد همه میدویدن ولی منو جیهوپ همینجوری زیر نم نم بارون قدم میزدیم
انقدر که به یه نیمکت رسیدیم که کنارش یه چراغ بود.
خواستم بشینم که جیهوپ مانعم شد بهش نگاه کردم
دستش رو دور کمرم حلقه کرد و یکی از دستام رو توی دستش گرفت. دستم رو روی شونش و گذاشتم.
شروع کردیم به رقص. زیر بارون نم نم و نور ماه کامل
چراغ ک نیمکت. فضای رویایی رو رقم زده بودن...
منو چرخوند. آروم کنار گوشم زمزمه کرد:
جیهوپ: از این به بعد، آوای پیانو از من و رقص از تو ماه طلایی
بوسه ای کنار لاله گوشم گذاشت. و من رو توی رویای شیرین کنارش بودن غرق کرد.
"پایان"
•••●------------🤎🌕🩰------------●•••
نظرولایک؟!
برای جبران تکپارتی دیشب که غمگین بود...
ولی انگار گند زدم یا چی؟!
#جیهوپ
#تکپارتی
#بی_تی_اس
#کلاسیک
----------
ات: حالت خوبه...؟!
دستش رو روی دستم گذاشت و گفت
جیهوپ: پیش تو مگه میشه لحظه ایی به بد بودن حالم فک کنم:)
لبخندی از خوشحالی زدم...
سفارشامون رو آوردن.
بعد از خوردن قهوه از اون محوطه خارج شدیم...
یکمی میشد که قدم میزدیم. احساس خیس شدن داشتم. بارون نم نم میزد همه میدویدن ولی منو جیهوپ همینجوری زیر نم نم بارون قدم میزدیم
انقدر که به یه نیمکت رسیدیم که کنارش یه چراغ بود.
خواستم بشینم که جیهوپ مانعم شد بهش نگاه کردم
دستش رو دور کمرم حلقه کرد و یکی از دستام رو توی دستش گرفت. دستم رو روی شونش و گذاشتم.
شروع کردیم به رقص. زیر بارون نم نم و نور ماه کامل
چراغ ک نیمکت. فضای رویایی رو رقم زده بودن...
منو چرخوند. آروم کنار گوشم زمزمه کرد:
جیهوپ: از این به بعد، آوای پیانو از من و رقص از تو ماه طلایی
بوسه ای کنار لاله گوشم گذاشت. و من رو توی رویای شیرین کنارش بودن غرق کرد.
"پایان"
•••●------------🤎🌕🩰------------●•••
نظرولایک؟!
برای جبران تکپارتی دیشب که غمگین بود...
ولی انگار گند زدم یا چی؟!
#جیهوپ
#تکپارتی
#بی_تی_اس
#کلاسیک
۱۲.۳k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.