سناریو بی تی اس ۱

وقتی اسم کامل صداشون میزنی ..
* قرار گذاشته بودین برین خرید که یادشون میره *

ا.ت : آقای کیم نامجون ...
نامجون : چی ؟ چی شد ؟ چرا ؟ مگه من چه کردم ؟ باز چیو شکوندم ؟ به خدا اون لیوانه کار من نبوده
ا.ت : لیوان ؟
نامجون : اون پایه مبله ؟ اون تقصیر من نبود ، تا نشستم روش شکست ..
ا.ت : پایه ی مبللللللل ؟
نامجون : آها ، میز ؟ ببین عمدی نبود ، پام خورد افتاد شکست ، من کاره ای نبودم .
ا.ت : نامجوووووووووووووون ، تو این همه چیز میز شکونده بودی من خبر نداشتممم؟
نامجون : ینی نمیدونستی ؟ آخ آخ لو دادم *پسرم نترس ریدی آبم قطع عه عیب نداره😂*
*
ا.ت : آقای مین یونگی ..
شوگا : چیه باز ؟ چی شده ؟
ا.ت : .......
شوگا : هااااااااا چیهههههه چش قره میرییی؟
ا.ت : ......
شوگا : * و بر خلاف تصور همتون که فکر میکنید به چپش میگیره ..* چاگی ، پیشی من ، رپر کوچولوی من ، بیا اینجا ببینم چت شده باز ؟ چی میخوای ؟ هر چی میخوای بگو برات بگیرم میدونم قرار بود بریم خرید بیبی.. * بلهههه بالاخره پسر منم یه تکونی خورد🥳🥳👏👏👏👏*
ا.ت : هر چییییییییییییی ؟* وِی از ذوق پاره شده است *
شوگا : آره هرچی
ا.ت :
*
ا.ت : آقای کیم سوک جین ...
جین : ها ها چیه ؟
ا.ت : ....
جین : چیه باز ؟ باز چی کار کردی ؟
ا.ت : من کاری کردمممممم ؟
جین : چیه نکنه میخوای بگی من کاری کردم ؟ ها ها ها
ا.ت : آقا من اصن گوه خوردم . بیخیال *بعله نتیجه ی دهن به دهن شدن با هندسام جون همینه 😂*
جین : نوش جونت عزیزم
ا.ت : ....
جین : ....
ا.ت تا ابد : ..........
*
ا.ت : آقای جونگ هو سوک ..
هوپی : چی شده بیبی ؟ از دستم ناراحتی ؟ بیا بشین با هم حرف بزنیم سانشاینم * لبخند کیوت *
ا.ت : * میشینه کنارش
هوپی : بگو ببینم چی شده * موهاتو نوازش میکنه *
ا.ت : قرار بود چی کار کنیم؟
هوپی : خب... بزار فکر کنم...آهاااا میخواستیم بریم خرید
ا.ت : آفرین حالا بپوش
هوپی : الاننن؟
ا.ت : بعلههه بپوش
هوپی : .....
*
ا.ت : آقای پارک جیمین ..
جیمین : چرا رسمی حرف میزنی ؟ باز از چی ناراحتی ؟ وایسا بینم بوس یادم رفته ناراحتی ؟
ا.ت : نه مگه بچه بازیه
جیمین : خب پس چی شده؟
ا.ت : ما یه قراری داشتیم درسته؟
جیمین : اوووو شتتت یادم رفت باید میرفتیم خرید...آره * بلند میشه و آماده میشه و میبرتت خرید *
*
ا.ت : آقای کیم تهیونگ ..
ته : چیه کیم ا.ت * والا 😂*
ا.ت : ......
ته : چی شده بیب؟
ا.ت : .....
ته : یونتان بیا ننتو گاز بگیر باز کصخل شده * بلند *
ا.ت : نههه گی خوردم * خودشو میندازه رو ته *
ته : به به .. کیم ا.ت...به بغل ددی خوش اومدی...شب خوبی رو برات آرزو میکنم * لبخند شیطانی*
ا.ت : من ریدم تو این زندگی خرید تبدیل به تولید شد... * حق داری*
*
ا.ت : آقای جئون جونگ کوک ...*چه طولانی شد 😂*
کوک : چیه باز چرا رسمی حرف میزنی ؟
ا.ت : ......
کوک : چی شده ؟
ا.ت : ....
کوک : یااا خب بگو چی شده
ا.ت : یه قراری ما داشتیم مگه نه؟
کوک : ..... * استارت آلزایمر * ...قرار؟
ا.ت : یادت رفته؟
کوک : هه هه نه بابا مگه آلزایمر دارم هه * خنده های ضایع *
ا.ت : آره جون خودت ..* وِی خودش رو چص میکند و به اتاق میرود *
کوک : ا.ت ..ا.ت گی خوردم ا.ت...ا.تتتت غلط کردم وایسا بیا قرارمون چی بود خا ا.تتت * میوفته دنبالت *



لایک و کامنت یادتون نره:))