وقتی عضو هشتمی🤍
وقتی عضو هشتمی🤍
انچه گذشت
وارد خونه شدم که......
part ⁵
ات ویو
با یه خونه بزرگ مواجه شدم ولی انگار پذیرایی بزرگ و آشپز خونه بزرگی داشت چون فقط ۴ تا اتاق بود
صبر کن اگه ۴ تا اتاقه پس من با یکی از اعضا هم اتاقی ام ولی کدومشون؟
(علامتاشون
ات +
نامی _
بقیه هم اسماشون)
+آقای کیم؟
وقتی صداش کردم همزمان هم جین هم نامجون و هم تهیونگ با هم برگشتن که تازه یادم اومد فامیلی هر ۳ تاشون کیمه🤦♀️
+م..منظورم شما بود(اشاره به جین)
جین: ات راحت باش میتونی هممون رو به اسم کوچیک صدا کنی انقدر رسمی نباش
+ولی.....
یونگی: ولی و اما و اگر نداره که
الان تو هم عضوی از گروه و عضو خانواده ما هستی
الان مگه ما همو با فامیلی صدا میکنیم پس تو هم مارو با اسم کوچیک صدا کن باشه؟
+اخه من عضو جدیدم
جیمین:عضو جدید و قدیم نداره که به هر حال تو عضو گروهی پس راحت باش لطفا
+باش ممنون 😊
جین: خب حالا برای چی صدام کردی ؟ چیزی نیاز داری؟؟
+ نه فقط میخواستم بپرسم نن توی کدوم اتاق میتونم بمونم؟؟
جین: کوک توی اتاق تو کیه؟ یعنی با کی هم اتاقی؟
کوک: یونگی هیونگ تو اتاق منه
جین: هوپی تو چی؟
هوپی: منو جیمین توی یه اتاقیم چطور؟
جین:میخواستم ببینم کدوم اتاق خالیه که فقط مال نامجون هیونگ خالیه
ات مشکلی نداری که با نامجون توی یه اتاق باشی؟
+من مشکلی ندارم خودشون یعنی خودش مشکلی نداره؟؟
_ م.....
جین:نه مشکلی نداره
وسایلاتو ببر اتاق سمت چپی اون اتاق نامجونه
+باش بازم ممنونم
نامی ویو
جین هیونگ با ادا و اشاره بهم فهموند که حرف نزنم بعد از اینکه ات رفت جین هیونگ رو کشیدم کنار
_هیچ معلوم چیکار میکنی هیونگ؟؟
جین:کاری نکردم که فقط اتاق تو خالی بود چه انتظاری داشتی ازم؟
_آخه اتاق من؟ من خودم وقتی تو اتاقم جا برام کمه اون وقت الان باید با یک نفر دیگه هم اتاقم رو تقسیم کنم؟؟
جین:اتاق خالی دیگه ای بود؟
_خب تو باهاش هم اتاقی میشدی
جین:اتاق تو فقط خالی بود بعدشم انقدر گیر نده بلخره باید قبول کنی که اون الان عضوی از گروهه
نه تنها عضو گروهه بلکه عضوی از خانوادمون هم هست پس باهاش درست رفتار کن
_هیونگ من...........
انچه گذشت
وارد خونه شدم که......
part ⁵
ات ویو
با یه خونه بزرگ مواجه شدم ولی انگار پذیرایی بزرگ و آشپز خونه بزرگی داشت چون فقط ۴ تا اتاق بود
صبر کن اگه ۴ تا اتاقه پس من با یکی از اعضا هم اتاقی ام ولی کدومشون؟
(علامتاشون
ات +
نامی _
بقیه هم اسماشون)
+آقای کیم؟
وقتی صداش کردم همزمان هم جین هم نامجون و هم تهیونگ با هم برگشتن که تازه یادم اومد فامیلی هر ۳ تاشون کیمه🤦♀️
+م..منظورم شما بود(اشاره به جین)
جین: ات راحت باش میتونی هممون رو به اسم کوچیک صدا کنی انقدر رسمی نباش
+ولی.....
یونگی: ولی و اما و اگر نداره که
الان تو هم عضوی از گروه و عضو خانواده ما هستی
الان مگه ما همو با فامیلی صدا میکنیم پس تو هم مارو با اسم کوچیک صدا کن باشه؟
+اخه من عضو جدیدم
جیمین:عضو جدید و قدیم نداره که به هر حال تو عضو گروهی پس راحت باش لطفا
+باش ممنون 😊
جین: خب حالا برای چی صدام کردی ؟ چیزی نیاز داری؟؟
+ نه فقط میخواستم بپرسم نن توی کدوم اتاق میتونم بمونم؟؟
جین: کوک توی اتاق تو کیه؟ یعنی با کی هم اتاقی؟
کوک: یونگی هیونگ تو اتاق منه
جین: هوپی تو چی؟
هوپی: منو جیمین توی یه اتاقیم چطور؟
جین:میخواستم ببینم کدوم اتاق خالیه که فقط مال نامجون هیونگ خالیه
ات مشکلی نداری که با نامجون توی یه اتاق باشی؟
+من مشکلی ندارم خودشون یعنی خودش مشکلی نداره؟؟
_ م.....
جین:نه مشکلی نداره
وسایلاتو ببر اتاق سمت چپی اون اتاق نامجونه
+باش بازم ممنونم
نامی ویو
جین هیونگ با ادا و اشاره بهم فهموند که حرف نزنم بعد از اینکه ات رفت جین هیونگ رو کشیدم کنار
_هیچ معلوم چیکار میکنی هیونگ؟؟
جین:کاری نکردم که فقط اتاق تو خالی بود چه انتظاری داشتی ازم؟
_آخه اتاق من؟ من خودم وقتی تو اتاقم جا برام کمه اون وقت الان باید با یک نفر دیگه هم اتاقم رو تقسیم کنم؟؟
جین:اتاق خالی دیگه ای بود؟
_خب تو باهاش هم اتاقی میشدی
جین:اتاق تو فقط خالی بود بعدشم انقدر گیر نده بلخره باید قبول کنی که اون الان عضوی از گروهه
نه تنها عضو گروهه بلکه عضوی از خانوادمون هم هست پس باهاش درست رفتار کن
_هیونگ من...........
۱۱.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.