سناریو 12
وقتی خونآشامی و به خون نیاز داری ولی برای خوردن خون اونا مقاومت می کنی
نامجون : گردنش رو میاره نزدیک و میگه : من باز غذا می خورم بدنم خون میسازه
جین : وقتی می بینه اصلا نمی خوری میره بیرون و به سختی یه نفر رو پیدا می کنه میاره پیشت تا از خونش بخوری
یونگی : با زبون خوش دارم میگم بیا از خون من بخور
ات : من دلم نمیاد
یونگی : اکی خودت خودت خواستی
یه تیغ میداره و گردنش رو سطحی می بره و با اینکه درد داره
سرت رو محکم میکوبونه به گردنش که بخوری
جیهوپ : مثل جین
جیمین : موچی من نمی تونم ببینم اذیتی ... منکه اگه از خونم بخوری نمیمیرم
تهیونگ : خودش گردنش رو زخمی می کنه تا وسوسه شی
جونگ کوک : من بدون یه لیتر خون نمی میرم ولی تو چرا ...
پس اگه نخوری منم زنده نمیمونم
❤🍓
نامجون : گردنش رو میاره نزدیک و میگه : من باز غذا می خورم بدنم خون میسازه
جین : وقتی می بینه اصلا نمی خوری میره بیرون و به سختی یه نفر رو پیدا می کنه میاره پیشت تا از خونش بخوری
یونگی : با زبون خوش دارم میگم بیا از خون من بخور
ات : من دلم نمیاد
یونگی : اکی خودت خودت خواستی
یه تیغ میداره و گردنش رو سطحی می بره و با اینکه درد داره
سرت رو محکم میکوبونه به گردنش که بخوری
جیهوپ : مثل جین
جیمین : موچی من نمی تونم ببینم اذیتی ... منکه اگه از خونم بخوری نمیمیرم
تهیونگ : خودش گردنش رو زخمی می کنه تا وسوسه شی
جونگ کوک : من بدون یه لیتر خون نمی میرم ولی تو چرا ...
پس اگه نخوری منم زنده نمیمونم
❤🍓
۴.۵k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.