پارت 14 ازدواج اجباری
پارت 14 ازدواج اجباری
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم لباس خونگیم تنمه بعد فهمیدم شوگا تنم کرده بلند شدم و شوگا رو بیدار کردم
_ شوگااااااااااااااااا
× بنال
_ تو لباس تنم کردی
× اره خوب که چی
_ تو چرا لباس تنم کردی گاوی
× شوهرتم
_ ریدم روی این زندگی که شوهرم توییی
× میخوای بخوا نمیخوای باید بخوایی
_ تروخدا یکم روی اخلاقت کار کن به خدا چیزی ازت کم نمیشه
× نمیخوام حالا بزار بخوابم
_ گاوی دیگه
ویو ا/ت.
رفتم توی آشپزخونه غذا تا غذا درست کنم که انایتا زنگ زد
@ الو سلام
_ سلام چخبر
@ اینا رو ول کن لوکیشن میدم سری بیا
_ چرا چیزی شده
@ میگم بیا
_ باشه الان میام
ویو ا/ت
غذا رو سری آماده کردم و گذاشتم روی گاز رفتم لباس پوشیدم و یه میکاپ کردم ( عکس میزارم ) و یه اسنپ گرفتم رفتم سر لوکیشن انایتا
یه کافه بود رفتم داخل و رفتم سر میز انایتا
_ سلام چی شده
@ سلام نگاه یه چیزی شده تو نباید به کسی چیزی بگی حتی هیونجین فهمیدی
_ اوکی بگو مردم
@ بعد اینکه گفتی کاوان بهت عتراف کرده اروم نگرفتم و رفتم داخل ماشینش دوبین نصب کردم هم صدا میشنوی و هم میبینی داخل خونش هم گذاشتم
_ بابا تو کار کجایی
@ زر نزن بعد فهمیدم لارا همون دختر که عاشق شوگاست رفته خونه کاوان و گفته بیا یه کاری کنیم شوگا مال من بشه و ا/ت مال تو و کاوان هم از خدا خواسته قبول کرد
_ امکان ندار
@ فعلأ میخوام از این دوبینا تموم کار حاشونو برسی کنم و بعد شاید خودم و خودت پیگیر شدیم
( شغل انایتا طراح لباس و رزمی کار هم هست )
_ پس هر چیزی شد بگم خبر بده
@ اوکی
_ پس من برم الان که شوگا بیدار شه
@ اوکی کار نداری
_ نه بای
ویو ا/ت
اسنپ گرفتم رفتم خونه شوگا هنوز خواب بود منم لباسامو عوض کردم و ارایشمو پاک کردم و سفر رو شیندم بعد غذا ها رو کشیدم و رفتم شوگا رو بیدار کردم غذا خوردیم سفر رو جمع کردیم و ضرف هارو شستم و رفتیم با شوگا فیلم دیدیم
( شوگا کارش ماشین هارو از کشور های دیگه به کشور های دیگه انتقال میده )
شرط پارت بعد
17:« لایک ❤️
ویو ا/ت
از خواب بیدار شدم دیدم لباس خونگیم تنمه بعد فهمیدم شوگا تنم کرده بلند شدم و شوگا رو بیدار کردم
_ شوگااااااااااااااااا
× بنال
_ تو لباس تنم کردی
× اره خوب که چی
_ تو چرا لباس تنم کردی گاوی
× شوهرتم
_ ریدم روی این زندگی که شوهرم توییی
× میخوای بخوا نمیخوای باید بخوایی
_ تروخدا یکم روی اخلاقت کار کن به خدا چیزی ازت کم نمیشه
× نمیخوام حالا بزار بخوابم
_ گاوی دیگه
ویو ا/ت.
رفتم توی آشپزخونه غذا تا غذا درست کنم که انایتا زنگ زد
@ الو سلام
_ سلام چخبر
@ اینا رو ول کن لوکیشن میدم سری بیا
_ چرا چیزی شده
@ میگم بیا
_ باشه الان میام
ویو ا/ت
غذا رو سری آماده کردم و گذاشتم روی گاز رفتم لباس پوشیدم و یه میکاپ کردم ( عکس میزارم ) و یه اسنپ گرفتم رفتم سر لوکیشن انایتا
یه کافه بود رفتم داخل و رفتم سر میز انایتا
_ سلام چی شده
@ سلام نگاه یه چیزی شده تو نباید به کسی چیزی بگی حتی هیونجین فهمیدی
_ اوکی بگو مردم
@ بعد اینکه گفتی کاوان بهت عتراف کرده اروم نگرفتم و رفتم داخل ماشینش دوبین نصب کردم هم صدا میشنوی و هم میبینی داخل خونش هم گذاشتم
_ بابا تو کار کجایی
@ زر نزن بعد فهمیدم لارا همون دختر که عاشق شوگاست رفته خونه کاوان و گفته بیا یه کاری کنیم شوگا مال من بشه و ا/ت مال تو و کاوان هم از خدا خواسته قبول کرد
_ امکان ندار
@ فعلأ میخوام از این دوبینا تموم کار حاشونو برسی کنم و بعد شاید خودم و خودت پیگیر شدیم
( شغل انایتا طراح لباس و رزمی کار هم هست )
_ پس هر چیزی شد بگم خبر بده
@ اوکی
_ پس من برم الان که شوگا بیدار شه
@ اوکی کار نداری
_ نه بای
ویو ا/ت
اسنپ گرفتم رفتم خونه شوگا هنوز خواب بود منم لباسامو عوض کردم و ارایشمو پاک کردم و سفر رو شیندم بعد غذا ها رو کشیدم و رفتم شوگا رو بیدار کردم غذا خوردیم سفر رو جمع کردیم و ضرف هارو شستم و رفتیم با شوگا فیلم دیدیم
( شوگا کارش ماشین هارو از کشور های دیگه به کشور های دیگه انتقال میده )
شرط پارت بعد
17:« لایک ❤️
۱۸.۲k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.