𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۲ پارت ۱

چون مست بود میترسیدم بیاد و کاری بکنه
رفتم پریدم رو تخت دلم خنک شد اونجوری جوابشو دادم فکر کرده کی هسته؟اگه بهتر از من پیدا کرد بیاد تف کنه تو صورتم عنتر میمون
بیخیال همه ی اینا گرفتم خوابیدم فردا امتحان دارم بعد بیام جوش اینو بزنم ایش


(فردا صبح)


صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم صورتمو شستم اومدم بیرون که حاضر بشم یهو یکی اومد درو باز کنه خورد به درد دلم ترکید شروع کرد به در زدن
ا.ت=واستا واستا چه خبرته درو از جاس کندی
درو وا کردم مینا پرید تو
ا.ت=مینا چه خبرته
مینا=وای من میترسم استرس دارم اگه بهم یه جوابی بده که ناراحت بشم چی
ا.ت=چی میگی مینا؟کیو میگی
مینا=بابا همون پسره دیگه

ا.ت=چی میگی بابا برو کنار سرم درد گرفت اسکل
کنارش زدم و رفتم که حاضر شم فرم رو پوشیدم موهامو هم خوشگل بافتم کیفمو برداشتم و در شدیم از خونه
رفتیم پایین زندایی داشت صبحونه حاضر میکرد
زندایی=به به محصل های نمونه😂
ا.ت=صبح بخیر😅
زندایی=بشینین
نشستیم یکم صبحونه خوردیم و در شدیم تو راه ساکت بودیم
ا.ت=خب بگو ببینم اسمش چیه؟
مینا=چی؟اسم کی
ا.ت=اسکل نشو خنگ دارم اسم پسره رو میگم چیه
مینا=عا اسمش.......از بس استرس دارم یادم رفته واستا عا اسمش رادین عه
ا.ت=هوممم اوکی امروز چه امتحانی داری
مینا=مال ما علومه
رسیدیم به مدرسه شون رفت تو منم رفتم مدرسه با یک پسره رفتیم داخل چیگد اشنا بود
رفتیم کلاس و امتحان شروع شد امتحان رو دادیم سوالات یکم سخت بود ولی دادم دگه انشالله که خراب نکنم
در شدم بیرون از کلاس که میسو هم اومد
میسو=وای چیکار کردی؟
ا.ت=نمیدونم تو چی
میسو=من میترسم


رضا ویو


رفتم داخل مدرسه پشت سرم یک دختر وارد شد
رفتم داخل کلاس امتحان رو دادم در شدم بیرون حدودا اسون بود داشتم میرفتم پایین دیدم دوتا دختر ته کلاس میخندن یکیش اشنا بود برام
ولی اهمیت ندادم در شدم تو حیاط با خودم گفتم خدایا واقعا ا.ت تو این مدرسس؟اگه باشه؟؟؟
داشتم راه میرفتم که یهو یک دختره خورد به من کم بود بیوفته ولی دستشو گرفتم و کمرشو سفت گرفتم تو چشماش نگاه کردم خودش بود ا.ت
جفتمون کپ کرده بودیم که......
مدیر=شما دوتا دانش اموز چیکار دارین میکنین؟
ا.ت رو راست کردم و ولش کردم
رادوین=ببخشید اقا داشت میوفتاد گرفتمش اقا
ا.ت=اقا ما کاری نکردیم ایشون منو گرفتن
مدیر=خیله خب برین
مدیر رفت


ا.ت ویو


رادوین؟تو مدرسه مون.........