خدمتكار (پارت 3)
(پارت سه)
رفتم طبقه ى پايين گوشيم رو از توى جيبم در اوردم تا ببينم فاصله ى كافه تا اينجا چقدره
فاصلش زياد بود ولى نمى تونستم پول تاكسى بدم چون حقوقم رو براى شام لازم داشتم براى همين تصميم گرفتم پياده برم حاضر شدم و راه افتادم چند كيلومترى از خونه دور شدم خواستم گوشيم رو درازم از توى كيفم كه ببينم چقدر مونده كه متوجه شدم گوشيم رو جا گذاشتم برگشتم تا گوشيمو وردارم كليد رو انتداختم توى در واردم شدم كه صدا هايى از بالا ميومد
با خودم فكر كردم شايد يجى حالش بد شده رفتم بالا در اتاق باز بود و يجى و يه مرد ناشناس رو ديدم
؟يجى عزيزم اين كيه؟
"خدمتكار
؟از اتاق بيرونش كن ما كار داريم
از اتاق رفتم بيرون گوشيم رو ورداشتم و رفتم بيرون
رفتم طبقه ى پايين گوشيم رو از توى جيبم در اوردم تا ببينم فاصله ى كافه تا اينجا چقدره
فاصلش زياد بود ولى نمى تونستم پول تاكسى بدم چون حقوقم رو براى شام لازم داشتم براى همين تصميم گرفتم پياده برم حاضر شدم و راه افتادم چند كيلومترى از خونه دور شدم خواستم گوشيم رو درازم از توى كيفم كه ببينم چقدر مونده كه متوجه شدم گوشيم رو جا گذاشتم برگشتم تا گوشيمو وردارم كليد رو انتداختم توى در واردم شدم كه صدا هايى از بالا ميومد
با خودم فكر كردم شايد يجى حالش بد شده رفتم بالا در اتاق باز بود و يجى و يه مرد ناشناس رو ديدم
؟يجى عزيزم اين كيه؟
"خدمتكار
؟از اتاق بيرونش كن ما كار داريم
از اتاق رفتم بيرون گوشيم رو ورداشتم و رفتم بيرون
۲.۳k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.